مامانی های بوشهری

1285 عضو

انقد گفتمو هیچ.گفتم بزارم موهام کامل مشکی و سالم شه باز ادم نمیشم

1403/08/12 14:49

منظورش ایه ک پوزیشنش جوری بوده ک نتونسته همه جوره چکش کنه همی😐

1403/08/12 18:20

با خودته اگه اخلاق مهمه میگن نظری بهتره
مو آنومالی تاخیری هم دادم تو 28 هفته

1403/08/12 18:39

تاکسی بگیر عقب دراز بکش اگه خیلی تو فکری

1403/08/12 18:40

آره عزیزم حتی تو سونو ها همه نوشته شامل انگشتان دست و پا نمی شود

1403/08/12 18:48

تو اینترنت بگو اینجام تیر میکشه میگه سرطان داری ول کن بابا اینترنتو

1403/08/12 18:51

اینترنت بزن دسم درده میگه سرطان داری هیچ وقت مشکلت تو گوگل نزن بیشتر ترس تو جونت میندازه

1403/08/12 18:51

دکتر با مامان دخترو حرف میزد دکتر میگت سی دخترتم گفتم نمیخواد حرف گوش بگیره ای نخوای بچت بندازی تا نه ماه نگهداری در اومد از تو شکمتم زنده نمیمونه آب تو ریه و کلیهاش و بدنش نرفته خشکه همه چی بعد اینا هی سعی میکردن راهکاری از دکتر بگیرن شاید امیدی باشه برای افزایش اب دور بچه

1403/08/12 19:31

برای منم با اینکه بچم هر هفته 200 گرم وزن اضاف کرده بود و رشدش نرمال بود بش گفتم چی بخورم ک بهتر وزن بگیره گفت هیچ بچه ک نخواد رشد کنه تو رحم هیچکاری نمیشه کنی باید زود از شکم در بیاریم😑برو سه هفته دیگه بازم بیا

1403/08/12 20:05

ماه آخری تو شاخشن

1403/08/12 20:07

نرو پیششون ادمی که اذیتت میکنه زن حامله خوش روحیه اش حساسه دوباره یکی اینجوری هم بگش

1403/08/12 20:07

بگوو چون بابتتت تلاش کردم چش دلمم سیرع ک صاحب خونه ماشین بچه شدم

1403/08/12 20:15

والا حساب کن ایی بچه سومیشه که بارداره
بچه دومیش 14سالشه
بعد 14 سااال تا فهمید مو باردارم نهاد گیرش بیاد😂😂

1403/08/12 20:29

سوپری تو همون خیابون توحیده

1403/08/12 21:42

حالت عادی نه و موقع رابطه درد و سوزش دارم

1403/08/12 23:53

بستگی ب دکترت داره من ماه آخر دکترم گف هر هفته بده

1403/08/13 12:27

برگ زردآلو

1403/08/13 14:00

سه هفته اول مادر شوهرم پیشم بود بعدش تا چند روز بعد از واکسن دوماهگی خوزستان پیش مامانم بودم بعدشم آمدم خونه با یه خونه پوکیده مواجهه شدم با کمک شوهرم کارها رو میکردم بعد از هشت نه ماهگی دیگه هم بچه بزرگ تر شده هم اینکه من زرنگ تر شدم و کارهامو انجام میدم اگرم نیاز باشه میفرستمش پیش پدرش برای اینکه انرژی هم بگیرم از وقتی هوا بهتر شده آخر هفته ها با خانواده میرم بیرون

1403/08/13 14:17

الان چون تازه هست کم کم رو روال میفتی تا یکم خوت جون بگیری بچه خوابش بهتر بشه درست میشه

1403/08/13 14:19

همونقدرم بچه شیرینی زندگیه
هستن کساییکه بچه ندارن ولی زندگی هم نمیکنن
وقتی تصمیم داری بدنیاش بیاری دیگه حق نداری بگی بچه و بچه داری سخته دردناکه نمیتونم نمیشه نمیکشم
چون ما اونا آوردیم بایدم بهشون زندگی کردن یاد بدیم که لذت ببرن

1403/08/13 15:03

مو که شبا از ترس میشینم گریه میکنم
لامصب بد ترسوندنم از اولین راه رفتن و اینا
همی تو گروه خیلی آدم میترسونن

1403/08/13 16:09

اگه سز مث طبیعی درد داشت ای اه یکی برفت سز والا بوا مردک داره وام میگیره میره سز جر بچث با خانواده شوهر. میکنه سر سز بعد میان اینجا..... میگن

1403/08/13 19:05

ها دومی شاید فرق کنه

1403/08/13 20:06

اگه خوبه که دیگه خیالت راحت باشه

1403/08/13 21:24

فقط استرسی هسه هرچی حساس تر باشی بیشتر برات اتفاق میفته

1403/08/13 21:29