خیلی هم عالی

همش که شوهرم نیست بعدم مرطوب میزنم چندروزیبارم میریم حموم فعلااین جنین مهمتره سالم دنیابیاد میگذرن این روزام

جدی چرا بهش برخورد ناراحت شدم ما اینجا هممون با هم دوستیم چی و چسبوندم ب اونا 😕😕😕اگ حرفی میزنیم میدونیمم خانواده شوهرامون چطور رفتار میکنن ب هم حق میدیم

دقیقا من شوهرم کمک نمی کنه میشنوه که برادرم همه کار میکنه میگه اونا وضع مالیشون خوبه و کار برادرت سبکه من همش فکرم درگیر خرج و مخارج و کارم سنگینه

من15اسفند انتقال دادم دقیقا الان چند هفتم میشه!

بدشاسیم اینه که همه توقع دارن کامل بخریم
برای دخترام همه چی کامل گرفتیم

اما الان اوضامون سخت تر شده
قسطامون بخاطر خرید خونه زیاده منم دیگه نمیرم سر کار.

اما اطرافیانم فکر میکنن ما تو خونه پول چاپ میکنیم مخصوصاً نزدیکان😒😒

نه الان جدید سرهمی هست با کلاه جدا و یه دور پیچ یه دستکش و پاپوش

آخه توایران چه درجه سن رو زودبالا میبرن یارو خارج تازه 40 شوهرمیکنه😬

اها ممنون

خانوما رفتم دکتر انتقالم کنسل شد با این همه دارو ضخامتم 6 بود چیکار کنم آخه من هر چه دوز دارورو بیشتر میکنه نتیجه عکس میگیرم

میگم واسم لیدی میل نوشت مگ ماه آخر بارداری نمیخورن؟؟

من و مریم اهواز بودیم واسه من بار اول مثبت شد70تومن با همه مخارج عمل خراش و ویزیت و اینا

ب فامیلا نگو کلا

بعضی دکترا فرشتن

عه یعنی فردا صبحانه کله پاچه نخورم؟

فردا انتقالته؟اگر فردا انتقالته صبحونه کله بخور برو انتقال

دکتر قوی میکنه باید بره دکتر

دست خودم نیست
آخه
زده فقط ریسک بیوشیمی 1:547

ماه آخر هر وقت تکون کمه برین ان اس تی بگیرید ،ترس نداره واسه خاطر جمعی هست

وای من سر دومی انقد دکترم استرس میداد هر هفته سونو هر روز ان اس تی آخر سر سز شدم دیدم یه بچه با یه عالمه لپ،عمرن طبیعی می اومد😂

دخترا قرص هیوسین هیچ کدوم خوردین تو بارداری ؟

از چند نفری شنیدم دکتر بهشون داده نمیدونم راسته یا نه

ولی سره بعدی دکترمو عوض کردم 9 ماه با یه بچه کوچیک گذروندم رفتم زایمان کردم ،اولی انقد دارو داده بود نتونستم طبیعی زایمان کنم

آخه بعضی وقتا غذا نمیتونستم بذارم یا مامانم نبود
شوهرم میگفت نه از بیرون نمیگیرم مگ اینک کباب ک اونم ب دلم نیست

من به خاطر سوختگی لای پام میترسم نمیدونم چه خاکی بریزم تو سرم