وااای ما خانوادگی کلان طافتن خیلی تعصبین در این حد پسری ک تو شکم مادرش راصی نمیشه از خانمای فامیل بره بیرون تنها ....بعد پروسه ای وی اف کلان روزانه خونه مامانم بودم مثلا درمانگاه خیلی نزدیکشون بود وقت امپول میرسید بش میگفتم مامان من برم از بابام اجازه بگیرم ک امپدلامو بزنم میگفت بروووو کاریت نباشه من بش میگم عزیزم نگران نباش
1402/10/21 16:44