به خداوندی خدا از پا در اومدم خسته شدم یه هفته است مادر شوهرم خراب شده رو سرم هر روز خدا هم خواهر شوهرم یکی یکی میان مهمونی الان به شوهرم اس دادم دیگه هر چی از دهنم باز شدم بهش نوشتم آخه منم گناه دارم به آدم حامله اینقدر فشار نمیارن مادر شوهرم که بره با اون شوهر نفهمم کار دارم میکشمش
1402/01/25 20:30