پاسخ به

بچه ها فامیل هم بغل میکنه خانوادشون دوست ندارن همش میگن پسرت اذیت میکنه بچه ها

فامیل های منم‌گفتن منم‌گفتم خوبه بچم بچتون رو دوست داره بغل بوس میکنه اگ میزد میگفتین وحشی

پاسخ به

وا بیلان جاریم از الان با بچم نمیسازه وای به اون موقع

وایی خداروشکر جاری من که برای پسرم میمیره انقدر دوسش داره پسرمم همینجوری

من همون اول گفتم بهش من با بردارشوهر هام راحتم چون تو سن پایین اومدم عروسشون شدم اونا هم کوچیک بودن بعد پسر دایی هستن بیشتر احساس راحتی داریم بهش گفتم که ی وقت سوتفاهم پیش نیاد برات گفت ن بابا میدونم

پاسخ به

من غریبه ام بینشون دیگه واسه خاطر اونم خودمو اذیت نمیکنم توقع داره جلو شوهرش چادرسرم کنم سلام نکنم و...

وااا من تونیک شلوار شال میپوشم میگم راحتم بعد رفتم دیدم اون بلوز شلوار تازه استین کوتاه پوشیده دیگ گفتم این قریبه ی انقدر آزاد هیچی نمیگن من که دختر عمه شونم میگفتم چرا اینجوری میگردی

پاسخ به

من 6تا برادر شوهر دارم خخخخخ

مادرت بگرده با 5تا جاری

پاسخ به

ها همه زود شوهر کردیم‌

من دی ماه ده سال میشه از عقدم

ماشالله ماشالله

پاسخ به

منم خیلی شیرینی خوردم رو پسرم

ولی الان ترشی?

پاسخ به

نمیدونم یادم نیست ولی من پسرمو روزی یه جعبه شیرینی میخوردم

من ویارم ترشک و لواشک و...اینابود
لب ب شیرینی جات نمیزدم

پاسخ به

بچه ها من یروز خواب دیدم ینفر بهم یه انگشتر طلا دخترونه داد یه انگشتر کوچولو

طلا تو خواب زن باردار بچه دختر

پاسخ به

،سر کلاژ چیه

دهانه رحم رو میدوزن

پاسخ به

چند هست

چی

پاسخ به

باید چندباش

بالا ی 40 باش

پاسخ به

یکیش 4500یکیش 4300بود

ماشالله

پاسخ به

گذاشته بودن اینستا همه دکترو به فحش کشیده بودن

دیوص واقعا خیلی کار خطر ناکی کرده افتخارهم میکن

پاسخ به

?فعلا خداحافظ من برم نهار بخورم برم سنو دعاکنین جنسیت‌و بگن بهم نگن کوچولوعه پاش بسته است و....

انشالله همچیش خوب باشه

خخخخ به چوخ رفتیم

پاسخ به

?????

بخدا انقدر منم میخندیدم

پاسخ به

ولی دیگه نمیخام برم چون زایمان زودرس داشتم میخام پیش متخصص پرونده باز کنم

من پیش دکتر از 5 ماه قبل بار داری پرونده باز کردم

پاسخ به

طبیعی؟

عاره
جلوگیری میگی دگ

پاسخ به

شوهر عمه من خیلی بچه پسر میخواست عمه م البته همینطور بود بعد عمه م سر بچه دومش که با مامانم حامله بو...

ولی پسرشون تازه پنج سالش که شد طفلک سرطان خون گرفت و بعد شش ماه فوت کرد و شوهر عمم هم دقیقا از همون زمان مریضی پسرشون یه غده کنار نخاعش دراومد عمل کرد و کلا فلج شد بنده خدا? الان بیست و یک ساله رو ولیچر و تخت خوابیده

پاسخ به

سلام بر روی ما هت

خوبی

پاسخ به

من شکم در اوردم شما هم همینن یا نه

اره منم شکمم یخورده در امده

پاسخ به

منم هعی میارم بالا گاهی وقت نمی کنم بلند شم چون نباید بدوم پلاستیک پیش خودم گذاشتم

ای کوفت ای درد ??

پاسخ به

شوهر من اینجوری نیست? اسم بچه میاد فرار میکنه

شوهر خواهر منم همینه
یه دختر 7ساله دارن
اما همون یه دونه را عاشقشه