بارداری دوم با لذت

625 عضو

و بعد هم ک گفتن باید پاشی راه بری ک مردموزنده شدم سه نفر کمک کردن ازتخت پاشم

1401/09/01 15:46

پاسخ به

احتمالا اینجور ک معلومه من نسبت ب شماها دردم خیلی بیشتر بوده

اره

1401/09/01 15:50

پاسخ به

ما ک بیحس بودیم اینکارو کردن اصلا دردی حس نکردم

منم اصلا نفهمیدم کی این کارو کردن

1401/09/01 15:50

پاسخ به

پس نامردا حتما برا من نزدن مسکن ?

بالا هم گفتی برش رو حس کردی من اونم حس نکردم هیچی
اصلا

1401/09/01 15:51

پاسخ به

چون جیغم رفت آسمون

کی شکم رو فشار میدن؟

1401/09/01 15:51

پاسخ به

بالا هم گفتی برش رو حس کردی من اونم حس نکردم هیچی اصلا

ینی بعضی ها هستن ک حس میکنن؟

1401/09/01 15:52

پاسخ به

و بعد هم ک گفتن باید پاشی راه بری ک مردموزنده شدم سه نفر کمک کردن ازتخت پاشم

اونم ک شب اومد گفت باید پاشی من میترسیدم ولی چون از قبل مامانم بهم گفته بود میدونستم باید پاشم
گفتم شکمم پاره میشه گفتن نه
ی طرف مامانم بود ی طرف پرستار و پاشدم

1401/09/01 15:52

پاسخ به

اونم ک شب اومد گفت باید پاشی من میترسیدم ولی چون از قبل مامانم بهم گفته بود میدونستم باید پاشم گفتم ...

منم می‌ترسیدم

1401/09/01 15:52

پاسخ به

ینی بعضی ها هستن ک حس میکنن؟

ببین من تجربه ای ک از نزدیک دیدم این بوده
ک مامان من 17 سال پیش دردش گرفت و چون سز اورژانسی شد و شکمش پر بود چون شام خورده بود بی حسی زدن بی حس نشده بود میگفت فهمیدم و تا گفته دارید می‌برید بی هوش کردن

1401/09/01 15:53

پاسخ به

ببین من تجربه ای ک از نزدیک دیدم این بوده ک مامان من 17 سال پیش دردش گرفت و چون سز اورژانسی شد و شکم...

آها

1401/09/01 15:54

خواهرمم چند وقت پیش زایمان دومش ک بود دکتره گفته بود فلان روز بیا خواهرم اصرار ک زودتر بعد دکتر گفت ک دکتر بیهوشی خوب نیست
بعد هیچی دیگه بلاخره قبول کرد و دکتری ک میگفت خوب نیست خواهرمو بی‌حس کرده بود و خواهرم میگفت فهمیدم هم برش رو حس میکردم یکم هم دستشو میکرده تو شکمم جیغ زدم بیهوش کردن

1401/09/01 15:55

پاسخ به

احتمالا اینجور ک معلومه من نسبت ب شماها دردم خیلی بیشتر بوده

مسکن نزدن برات

1401/09/01 15:55

پاسخ به

خواهرمم چند وقت پیش زایمان دومش ک بود دکتره گفته بود فلان روز بیا خواهرم اصرار ک زودتر بعد دکتر گفت ...

منم یه چیزایی حس کردم ولی درد نداشت هیچی نگفتم

1401/09/01 15:56

پاسخ به

خواهرمم چند وقت پیش زایمان دومش ک بود دکتره گفته بود فلان روز بیا خواهرم اصرار ک زودتر بعد دکتر گفت ...

آها من از اینش میترسم

1401/09/01 15:57

پاسخ به

آها من از اینش میترسم

ببین انگار میان بهت دست میزنن ولی دردی نداره

1401/09/01 15:57

پاسخ به

منم یه چیزایی حس کردم ولی درد نداشت هیچی نگفتم

من نه هیچی همش میگفتم چرا هیچ صدایی نمیاد دارن چیکار میکنن پس

1401/09/01 15:58

پاسخ به

ببین انگار میان بهت دست میزنن ولی دردی نداره

اینجوری خوبه درد نداشته باشی

1401/09/01 15:58

پاسخ به

آها من از اینش میترسم

خب دارم میگم باید 12 ساعتی ک میگن ناشتا واقعا ناشتا باشی و اینکه دکتر بیهوشی خوب باصه

1401/09/01 15:58

پاسخ به

من نه هیچی همش میگفتم چرا هیچ صدایی نمیاد دارن چیکار میکنن پس

مثلا اینو فهمیدم دکترم شکممو فشار میداد ک بچه رو بکشه بیرون

1401/09/01 15:58

دکترت خوب باشه هیچی نمیفهمی
من ک زد دیگه انگار پا نداشتم?

1401/09/01 15:59

پاسخ به

اینجوری خوبه درد نداشته باشی

اره درد نداره فقط بعضی چیزارو شااید حس کنی

1401/09/01 15:59

پاسخ به

مثلا اینو فهمیدم دکترم شکممو فشار میداد ک بچه رو بکشه بیرون

من نفهمیدم عین ی تیکه گوشت افتاده بودم رو تخت فقط تخت و خودم تکون می‌خوردیم اصلا درد نمی‌فهمیدم ?

1401/09/01 15:59

ولی منم میگم بی حسی بهتره

1401/09/01 16:00

پاسخ به

پس نامردا حتما برا من نزدن مسکن ?

من تو ریکادردی بودم هنوز بی حس بودم ک فشار دادن

1401/09/01 16:00

پاسخ به

دکترت خوب باشه هیچی نمیفهمی من ک زد دیگه انگار پا نداشتم?

دکترم خوب بود من اصلا نترسیدم

1401/09/01 16:00