madarane khordad97 tel

0 عضو

نمیگه

1397/05/15 11:46

بگه اینا نامزدن عقد که نیستن اومدیم و بینشون بهم خورد بگه خوشم نمیاد خونه من جای این کارا نیست

1397/05/15 11:46

پاسخ به

بگه اینا نامزدن عقد که نیستن اومدیم و بینشون بهم خورد بگه خوشم نمیاد خونه من جای این کارا نیست

عامو عقدن..ربطی نداره..ازدواجمم کرده بودن من بدم میومد بیان تو خونم

1397/05/15 11:46

مادر شوهرت مگه اتاق نداره خونش برن اونجا

1397/05/15 11:46

پاسخ به

عامو عقدن..ربطی نداره..ازدواجمم کرده بودن من بدم میومد بیان تو خونم

میدونم مثلا میخواستم ای طور بگی. که بر نخوره به کسی که میگی عقدن?

1397/05/15 11:46

پاسخ به

مادر شوهرت مگه اتاق نداره خونش برن اونجا

چرا پ نداره..ولی معلومه اینجا راحترن..تا تو ی
اتاق تو خونه ای که رفتوآمد هست

1397/05/15 11:46

پاسخ به

میدونم مثلا میخواستم ای طور بگی. که بر نخوره به کسی که میگی عقدن?

نه این خوب نیس?

1397/05/15 11:46

خوب دیگه هیچی بی خیاال باش وسایل شخصیتو دم دست جمع کن و اتاق خوابتو قفل کن و برو

1397/05/15 11:46

به هر حال باید شوهرت بهشون بفهمونه کارشون اشتباهه.من یبار رفتم خونه بابام اینا بعد اومدم خونم عمم اومده بوده از خونم روغن و یه لیوان برنج برده بوده.نمیدونی با شوهرم چه دعوایی راه انداختماااا گفتم بیخودکرده بدون من پاشو گذاشته تو خونم.اسباب خونمم میبرد طوری نبود ولی چرا اومده تو خونه من وقتی من نیستم.اونم رفته بود به مامانش گفته بود کلید یدکی رو بده فریده کلیدشو گم کرده.بعدم اگه میخواین برین خونمون بهم قبلش بزنگ.فک کنننن کلید یدک هم داشت

1397/05/15 11:46

پاسخ به

به هر حال باید شوهرت بهشون بفهمونه کارشون اشتباهه.من یبار رفتم خونه بابام اینا بعد اومدم خونم عمم او...

نه من مشکلی نداشتم خداییش..خودم قبلا کلیدو میدادم مادرشوهرم میگفتم نیستم سر بزنین ولی الانکه میدونم اونا میان دوس ندارم..

1397/05/15 11:46

شوهرم اومد میبینه ناراحتم گیر داد چته‌.بش گفتم..گفت خودم با مامانم حرف میزنم..بش میگم اصن به اونا نگه کلیدا دستمه..یاهم نیدم داداشم..حسین..کوچیکه هااا.‌13 سالشه..ولی شوهرم مث باباش میمونه..خیلی به حرفشه..گفت میدم حسین بش میگم به مامانمم نگه اصن..خودش بیاد گهگاهی سر بزنه و بره..خودمم که مرتب میام و میرم..

1397/05/15 11:46

شوهرم بخاطر کارش نهایتش یک هفته اولو بتونه کامل بمونه پیشم..بعدش میره و میاد

1397/05/15 11:46

اولش که گفتمش خندید گف خیالت راحت ماه رمضونه??..گفتم یه هفتش ماه رمضونه...شبا که ماه رمضون نیس..بعدش گف خودم میگم به مامانم

1397/05/15 11:46

بچها؟؟ شوهرم فردا میخاد بره اهواز..بنظرتون باهاش برم دکتر بگم سونوم کنه؟؟ یا بذارم دوهفته دیگه؟؟

1397/05/15 11:46

پاسخ به

خیالمو راحت کرد ??? نفس راحت کشیدم..تداروشکر

خب خوب شد پس

1397/05/15 11:46

پاسخ به

بچها؟؟ شوهرم فردا میخاد بره اهواز..بنظرتون باهاش برم دکتر بگم سونوم کنه؟؟ یا بذارم دوهفته دیگه؟؟

چندساعت راهه تا اهواز؟؟

1397/05/15 11:46

پاسخ به

چندساعت راهه تا اهواز؟؟

یک ساعته..اگه این هفته برم دیگه نمیرم تا دوسه هفته دیگه که میشم 36/37 هفته که برم واسه زایمانم بمونم..قرار بود هفته دیگه برم..میگفتم زوده ازالان برم..دوس نداشتم اینهمه قبلش برم..چقدم بعدش بمونم

1397/05/15 11:46

خانوما

1397/05/15 11:46

فاطمه زنگید حالش خوبه بچش هم خوبه محض طمینان یکی دوروز تو دستگاه بمونه گفتن

1397/05/15 11:46

بسلامتی

1397/05/15 11:46

چند کیلو بود؟

1397/05/15 11:46

اطلاع ندارم

1397/05/15 11:46

ولی قابل توجه ما ترسو ها

1397/05/15 11:46

پیامشو بخونین

1397/05/15 11:46

???

1397/05/15 11:46