مادران پیش ازبارداری

2454 عضو

خیلی دوس دارم بتونم

1402/07/09 03:30

پاسخ به

ایشالا راحت وسلامت زایمان کنی

1402/07/09 03:34

ولی خب اینجا بچه هاچندتا تعریف کردن خوشم اومده

1402/07/09 03:34

پاسخ به

سما 18 ام فک کنم 38 کامله

38هفته و 1روز میرم?

1402/07/09 08:05

پاسخ به

منم بهش گفتم بیچاره خسته شده ازبس بی بی چک خریده

هر وقت بیخیال بشی اون ماه میگیره? زود زده بی بی باید میذاشت بگذره بعد بزنه

1402/07/09 08:15

چطوری بگمش بیا سزا کنه مثلا معلوم شماره منشیش بگیرم میده

1402/07/09 09:09

پاسخ به

بریج چیه دیه

بچه سرش بالا باشه نچرخه پایین

1402/07/09 09:12

من تو گروه ختمم شما ذکر بیاین بشمارین خوبه

1402/07/09 09:15

پاسخ به

بیاد اینو بخوره اون ?

وا ادم نباید سرخود باشه من میگم این نباید کم بیاره اونا رو از خونه فراری بده

1402/07/09 09:29

پاسخ به

وا هیچی نگفت نرفتش

خو اگ بهش برمیخورد ک دردی نبود

1402/07/09 09:33

خدایا توبه چه جوناوریی گیر کردی خدا صبرت بده

1402/07/09 09:38

کلی فوحش حفظ کردم بگم ب داداشش??

1402/07/09 09:39

پاسخ به

اره??‍♀️

بهترین کار اینه ک شوهرت با داداشش بد کنی کاری کنی اونا با هم دعواشون بشه.... یه راهنمایی بهت کردم?خدا منو ببخشه

1402/07/09 09:59

وقتی خوابه صدا گوشیت زیاد کن

1402/07/09 10:08

پاشوبیاخونه مابخدا

1402/07/09 11:18

فوقش براشون بشور بپز نکن ی هفته بگو مریضم

1402/07/09 11:38

ببین مریم من تجربه دارم رفتم ب گ. خوردن افتادم بابا مامانمم حتی پشتم بودن ولی اشتباهه

1402/07/09 12:00

پاسخ به

بمونه وحلش کنه بهتره

اره نظر منم همینه

1402/07/09 11:42

خودتش مقصره رو داده بهشون منکه حالم هم خوب باشه خونه مون فوقش یک روز نمیمونن

1402/07/09 11:45

مادرشوهر اومد خونه ام روزا اولی خوب غذاشونه خوردن منم رفتم تو اتاق خوابیدم دیه یعنی کم محلی.. ادم هرچقدر خر باشه خودتش میفهمه دیه

1402/07/09 11:47

پاسخ به

?حالا ننه من بود میکشت ادمو

خخخخ ادم از رو رفتاراش حرفش میزنه نمیخواهیم ک به زبون بیاریم چون خودم واقعا میگم عمه هم میشه مادرشوهرم خوشم نمیاد ازشون... خداروشکر شوهرم ادم خوبی هس ادم گوشی نیس حرف دیگرون گوش بده عقل داره خوب و بد میفهمه

1402/07/09 11:50

پاسخ به

والا من ی روز ننم با خواهرم اومد کمردرد داشتم رفتم اتاق تا حالا قهره?

الهی حالا اونا فرق میکنن تو حال یا پذیرایی میخوابیدی من روم نشد رفتم تو اتاق دراز کشیدم خسته هم بودم

1402/07/09 11:51

پاسخ به

شوهر خواهرم بود واسه همین رفتم اتاق جلوی اون نمیتونستم دراز بکشم

اها نه نمیشه حالا یه روز طوری نیس میشه تحمل کرد

1402/07/09 11:52

پاسخ به

خونه ما کسی نمیاد بعد بچه دار شدن خدا کنه نیان?

من پدر و مادرم کنارم هستن ولی از این توقع ها نمیکنن

1402/07/09 11:57

پاسخ به

برو دیگ میفهمه میره توام برگرد خونت حال و هواتم عوض میشه حالا ک رفتی برو بسلامت

منکه جرات ندارم خونه مه ترک کنم حتی قهرکنم

1402/07/09 12:30