جمعه قبل بودم

پاسخ به

ای بابا شکم بند میبستی

نفهمیدم تا6روزه بستم تا30روزخوب بود
37روز متوجه شدم عفونت کرده کش شورتم نگاه کردم چرکی شده امدم نگاه بخیهام کردم دوجابازشده بود

nini.plus/3mamanfareshth88

گروه ذکر

این ماه زود میرسید به اخراش من میرفتم بخودم میرسیدم

یا ک به زور می برمش با هم بریم

الانم ک نمیتونم برم تنها نمیتونم بفرستمش?

پاسخ به

شنبه

از همون شنبه ها ک رژیم می خوان ‌شرو کنن ???

من طلاهامو خونه 3 طبق خریدم بیست دو سالمه شوهرمم بیست و یک سالشه ولی کارکنه از کوچیکی

پاسخ به

اخه دکترم فردا بعد از ظهر هست

موقه زایمان بگو خدا ب کتی ی دوقلو دختر پسر بده ممنون

پاسخ به

نمیدونی اون الان جلوی شوهرش چقدر سر بلند شده و داداشم داداشم میکنه... خدا خیرت بده مطمئنم خدا چندین ...

عزیزدلی❤
من کار بزرگی نکردم فقط وظیفه برادری همسرمو بجا آوردیم عزیزم
مادرشوهرم سال 99 فوت کرد و خواهرشوهرم تنها شد؛ جز من 7 تا زنداداش دیگه داره ولی بهش سرنمیزنن؛ زنگ نمیزنن؛ من به همسرم همیشه میگم تو کاری به اونا نداشته باش وظیفه خودتو انجام بده مرتب بهش سربزن گاهی میاریمش خونمون چندروز بمونه؛
همسرش هم اهل خرید بردن و کادو گرفتن اینا نیست الان برای خرید عید گفتم باهامون بیاد خواهرشوهرم؛
روز زن براش هدیه گرفتم میدونستم همسرش نمیگیره مادرم نداره بره پیشش دلش بازشه؛
تولداش هدیه میگیرم براش
شاید خدا راضی باشه و برای همسرم بسازه تو کار وزندگی

من 9 ساله ازدواج کردم مشکل ناباروی داشتیم (بیشتر همسرم)
9 ساله همه جور احترامی به خانواده همسرم گذاشتم (احترام به جاری ،برادر شوهر ،خواهر شوهر ،مادر شوهر ) مریض میشدن خودم و مادرم با سبد میوه و شیرینی می‌رفتیم عیادت ،زیارت میرفتن همینطور دست پر می‌رفتیم ، عید دیدنی هاشون می‌رفتیم ،عروسی هاشون ( تأکیدم رو خودم و مادرمه که وظیفش نبود،کاری به همسرم ندارم خانوادشه اگه کاری کرده وظیفش بوده) بچه بدنیا میاوردن می‌رفتیم ،خونه می‌ساختن می‌رفتیم ، ماشین می‌خریدن می‌رفتیم ،خلاصه همه نوع احترامی با دست پر میزاشتیم
این وسط اونا کوچکترین قدمی برای من برنداشتن همسرم 5 سال خدمتش تو مرز عراق بود یکنفر از خانوادش نمی‌گفت زنگی بزنیم ببینم این زنش مرده س یا زنده ،،5 سال خونه بابام بودم مریض شدم هر بلایی سرم اومد خانواده همسرم اعتنا نمیزاشتن همش مادرم بود ,کرونا گرفتم احوالی نپرسیدن در صورتیکه کرونای اونا من همسرم رو بردم دو میلیون فقط مواد غذایی و دارو براشون خرید و خیلی احترامای دیگه گذاشتم که همیشه بی جواب موند ....،الان بعد 9 سال با بدبختی بچه دار شدم ،هیچکدوم از اینا دیدن بچه پسر خودشون نیومدن ،الکی مادر شوهرم دعوایی درست کرد همشونو دشمن ما کرد ، بنظرت همچنین افرادی دفعه ی دیگه ارزش احترام گذاشتن دارن؟ اصلا قدر احترام رو می‌دونن؟

پاسخ به

از همون اولش اشتباه کردی واسه کسی محبت خرج کردی ک لایق محبت نبوده و نمیدونستن احترام اصلا چیه !! من ...

حتی مادرم هر سال عید سبزه درست میکرد میبرد خونه مادر شوهرم عید دیدنی احترام می‌گذاشت،اونا حتی یکبار هم عقل نداشتن بیان جبران کنن ،مامانمم همش می‌گفت من به داماد خودم احترام میزارم

پاسخ به

دوست خوبم؛ رفتار شما و مادر محترمتون نشون دهنده شخصیت محترم و شعور بالای شماست؛ و رفتار مادر همسرتون...

مادر شوهرم اخلاقش همینه سرده ،پرتوقعه ،همش احترام یکطرفه میخواد انگار مردم همه نوکرشن ،هیچ حرفی کسی از زبونم نگفته مادر شوهرم خودش توطئه کرد شر درست کرد من حامله بودم استراحت مطلق انتظار داشت برادرشوهرا رو مهمانی بدم تو شهر غریب،منطق نداشت
اینا هیچوقت رفتارشون عوض نمیشه هیچوقت قدر نمیدونن ،شوهرمم با اینکه خودش ازشون ناراحته که به بچش سر نزدن حتی تبریک خالی هم نگفتن ولی برای اینکه جلو خانواده من کم نیاره رفت خونه مادرش ،ولی من. هیچوقت نمیتونم خودم بچم رو بغل کنم پاشم برم خونه مادرش ، بچه ای که اونا چشم دیدنش رو نداشتن من چطور میتونم ببرم خدمتشون ،دیگه تمام هیچوقت نمیرم مگر اینکه پشیمان بشن و حداقل یه معذرت خواهی از دهنشون در بیاد که نمیاد

همسرم اولش ازشون شاکی بود ناراحت بود از رفتارشون ، وقتی که رفت خونه مادرش نمیدونم چطوری پرش کردن که اومد تو خونه مادرم جلو مادرم به من فحش پدر داد به مادرمم بد وبیراه گفت ، بنظرت اینا حقشون نیست که من باهاشون قطع رابطه کنم واقعا ؟

مادر شوهرم و پدر شوهرم اومدن ویهان رو هی بغل می‌کنن و میزارن رو پاشون تکون میدن
خوشم نمیاد دیگه بغلی میشه بچه
چی بگم بهشون ک ناراحت نشن

??امروز دوستم هم اومده بود خونمون می‌گفت پسرت انگار نفسش میگیره گفتم آره
گفت چرا دکتر نمیبریش?
من فکر میکردم عادیه

من تا زایمان 60کیلو شدم
بد زایمان 55
بد روز سوم کمتربیشتر
شوهرم میگف شکمت کی برمیگرده سرجاش
مامانم میخندید میگف کو شکم این???

پاسخ به

تصویر

این لباسشو خیلی دوست دارم اما سایزش کوچیکه میگم کاش حداقل بتونه یه بار بپوشه یه عکس بگیرم ازش ?

پاسخ به

همون پس طاقت نداشتی

ن بابا برامن فرقی نمیکنه میخاستم بپیچونمش حسش نبود

پاسخ به

کتی تو چندوقت یه باری هرشبی

??ن بابا

پاسخ به

دکتر گفت گرمیچر واسه کودک‌ها هست نه نوزاد بهش کولیکز داده

بالای یکماه ممنوعیتی نداره من از وقتی دادم هزار ماشالله از این رو به اون رو شد از قدیمم دادن چیزی نشده

پاسخ به

وقتی رو زمین گریه میکنه دلدرده

یعنی توی بغل ساکت میشه روی زمین و گهواره گریه میکنه از دلشه؟

پاسخ به

منم خونه تکونی تموم نمیشه لامصب

مال من تموم شدخداروشکر

سرماخوردگی نباشه فقط متنفرم

ولی من میگم سزارین هر جورش ک بگذره ب طبیعی می ارزه

پاسخ به

چشم سعی میکنم اگه ای پر درد ها بزارن

فرزانه سوال های سمی واسترس وبس کن دیگه مغزمون رفت یه هفته اس