پاسخ به راس گفته خوب باید بیاد پیش بچش ن که بره عروسی اصن چجور دلش طاقت میده تورو بذاره وبره
تنها من نیستم تو بچه هاش کم شامس خواهرم زایمان کرد دیدم نمیاد جمعش کنه خودم باشکم پور 10 روز رفتم آشپزی کردم دورو برشو جمع کردم تا سر پا بشه دوبار مامانم اومد دید نمیتونم خمو راست بشم شام خرد بهد شب هم رفت خونش بابام گفت بشین چند شب دخترات مریضن کجا میری خونه گفت من شب خونه خودم نباشم خوابم نمیگیره بابامم بد بخت شام نخرده رفت پشت سرش مامانم ماشین گرفت رفت خونش
1402/02/11 01:44