زایمان سزارین

2836 عضو

پاسخ به

بچه ها من دو روزه زایمان کردم چیکار کنم زودتر دردام بره?

شیاف و راه رفتن

1398/05/20 12:12

پاسخ به

ولی هنوز دولا دولا راه میرم

نه اشتباه میکنی حتی اگه دردم داری سعی کن صاف راه بری

1398/05/20 12:13

وای پس سز هم درد داره?

1398/05/20 12:14

پاسخ به

وای پس سز هم درد داره?

اصلا دردنداره. دولا دولاهم راه رفتن نداره خیلی میترسن فک میکنن دولاراه برن دردکمتره. درصورتی ک دردنداره بخداسینه دردبعدزایمان خیلی خفنه دردش اماسزارین انگارنه انگار عمل شکم 7لایه میبرن من هنوزکه هنوزه فیلم یاعکس سزمیبینم خودموخیس میکنم ولی هیچی نبود بیهوش میشی انگار2ثانیه بعدبهوش میای بچه روشکمته همین دردش اونقدکمه نمیتونم توصیف کنم در چه حدیه. آمپول عضلانی روبه قبله باشم ازترس دردش نمیزنم ولی سزارین انقدراحت بود همچین بدم نمیاد بازبیارم????فقط آزمایش خون ها بده هی ثانیه ب ثانیه آزمایش خون میگرفتن

1398/05/20 12:26

وااای واقعا تصمیم سختیه

1398/05/20 12:28

همش میگم نکنه برم طبیعی بهتر باشه

1398/05/20 12:28

تازه الان وارد 5ماه شدم خدا میدونه تا نوقع زایمان چی ب سرم میاد?

1398/05/20 12:28

پاسخ به

تازه الان وارد 5ماه شدم خدا میدونه تا نوقع زایمان چی ب سرم میاد?

بسپار دست خدا هرچی صلاحته پیش روت بزاره

1398/05/20 12:29

کاش واقعا دکترا میفهمیدن بدنمون نسبت ب کدوم درد کمتری میکشه

1398/05/20 12:41

پاسخ به

کاش واقعا دکترا میفهمیدن بدنمون نسبت ب کدوم درد کمتری میکشه

شک نکن سزارین?

1398/05/20 12:43

انقد علم پیشرفت کرده

1398/05/20 12:43

من تصادف کردم هیچکس امید ب زنده بودنم نداشت درحدی ک خون صورتم پوشونده بودبالاسرم میگفتن دست نزنیدمرده میشنیدم رفتم بیمارستان اونجا تازه فهمیدیم حامله ام.قربون خدابرم اون روز تصادف روز پریودم بود نوار بهداشتی گذاشته بودم اگر پریودشدم لباسم درنیاد ولی خبرنداشتم ک 9ماه قراره نشم.خلاصه بعداون 9ماه خودم عذاب دادم مطب دکترگریه کردم من میترسم سرارینم کن قبول کرد.میرفتم فیلم سزارین میدیدم تنهابودنی گریه میکردم موهام می کشیدم خدایا چه غلطی کردم کمکم کن ولی رفتم اتاق عمل ب هوش اومدم فک میکردم نکنه ازکمرهم سرشدم یاپمپ دردنمیزاره بفهمم ولی دیدم ن بابا خبری نیس فکرش بکن آزمایش خون دردش بیشتر بود خداخدامیکردم نیان خون بگیرن ???

1398/05/20 12:58

پاسخ به

من تصادف کردم هیچکس امید ب زنده بودنم نداشت درحدی ک خون صورتم پوشونده بودبالاسرم میگفتن دست نزنیدمرد...

منم شبا کارم گریه است میترسم از زایمان

1398/05/20 13:00

میترسم دیگه بهوش نیام

1398/05/20 13:00

پاسخ به

میترسم دیگه بهوش نیام

ن بابا همه چی تحت کنترله

1398/05/20 13:06

پاسخ به

منم شبا کارم گریه است میترسم از زایمان

من تواتاق لباس های بچه بغل میگرفتم مثل دیوونه ها زجه میزدم???

1398/05/20 13:12

پاسخ به

من تواتاق لباس های بچه بغل میگرفتم مثل دیوونه ها زجه میزدم???

???

1398/05/20 15:00

فردا هم ب امید خدا زهرا میره برا زایمان

1398/05/20 15:31

منم فردا سز میشم?

1398/05/20 15:33

واااای جدی????

1398/05/20 15:34

خوشبحالتون

1398/05/20 15:34

بسلامتی

1398/05/20 15:34

انشاالله زایمانت راحت باشه

1398/05/20 15:34

بیا برامون بگو حتما

1398/05/20 15:35

پاسخ به

واااای جدی????

اره

1398/05/20 15:38