The chronograph is started when the event is seen and stopped when it is heard. The chronograph seconds hand indicates the distance from the event on the telemetric scale. Telemeter: on account of most replica watches using a telemeter scale, best rolex replica Three different views from three different continents on the finalists in the Chronograph category at this years Grand Prix d . Audemars Piguet Replica Uk omegasphereco uk.

جستجو در فرهنگ نام نی نی پلاس برای نوزاد دختر که با حرف « گ » شروع می شوند

گلی که چون خورشید می درخشد
ترکیب گل + طلا
گل(فارسی) + عذار(عربی)، گلچهره
به رنگ گل سرخ، گلگون
گل + فر(شکوه)
گل افشان
به رنگ گل سرخ، سرخ، نام اسب گودرز، پهلوان ایرانی، همچنین نام اسب لهراسپ پادشاه کیانی
گلگون
ویژگی آن‌که گیسوانش چون گل خوشبو ، خوش رنگ و لطیف است.
گل + مان/ من = فکر و اندیشه ، ویژگی آن که دارای فکر و اندیشه‌ای به مانند گل ظریف و لطیف) است ؛ به مجاز) نیک اندیش و خوب...
گل + مُر = گیاهی درختچه‌ای ، گرمسیری از خانواده‌ی سماق ، گلِ گیاه یا درختچه‌ی مُر ؛ به مجاز) زیبا و لطیف .
(گل + مُو = گیسو) ، ویژگی آن که گیسوانش آراسته به گل شده است ، گل گیسو ؛ (به مجاز) زیبا و جذاب.
گل آفتابگردان
گل درخت انار که سرخ رنگ است،از شخصیتهای شاهنامه، نام همسر اردشیر بابکان پادشاه ساسانی
منسوب به گلنار ، به رنگ گلنار ، سرخ .
دارای ناز و عشوه ای چون گل
دارای نامی زیبا چون گل
گل اندام
گل = (در قدیم به مجاز) صورت زیبا + نسا = زنان ، زیباروی زنان ؛ (به مجاز) بسیار زیبارو.
نوازش کننده گل
مرکب از گل + نوش( عسل)، نام یکی از لحنهای قدیم موسیقی ایرانی
(گل + وار (پسوند شباهت)) ، چون گل ، مانند گل ؛ (به مجاز) زیبارو و لطیف .
(گل + وَر (پسوند دارندگی)) ، دارنده‌ی گل یا دارنده‌ی صفات گل ؛ (به مجاز) زیبارو و لطیف.
(گل + وش (پسوند شباهت)) ، مانند گل ، شبیه گل ؛ (به مجاز) زیبارو و لطیف .
منسوب به گل، مانند گل، به رنگ گل
(گلی + دخت = دختر) ، دختر گل‌گونه ، دختر گل مانند ؛ (به مجاز) زیبارو و لطیف .
منسوب به گل ، مرکب از گل بعلاوه پسوند نسبت
یادآور گل ، یادآورنده‌ی گل ؛ (به مجاز) زیبارو و لطیف .
یار و همنشین گل، نام روستایی در نزدیکی مهاباد
(گلی + تا = مثل و مانند) ، همتای گلی ، مثل گلی ، به رنگ سرخ ، به گونه‌ی گل (گلی) ؛ (به مجاز) زیبا رو و لطیف .
(گلی + رخ) ، دارای چهره‌ای مثل گلی ، سرخ گون رخسار ؛ (به مجاز) زیبا رو و لطیف .
(گُلین + ا (پسوند نسبت)) ، منسوب به گُلین ، ← گُلین .