پاسخ به
4 رفتیم باغ عموش انچنان فاصله ای از جای خونه ما نداشت کلا 5 الهی 7 دیقه? من مشهدم و سمت ارامگاه فرد...
5
رفتیم مغازش ی اتاق داشت پشت مغازش شبا اونجا میموند وامونده انقد تمیز و مرتب بود ?انگار ن انگار مغازه بوددد
دیگ رفتیم اونجا نشسه بودیم هی میگفت من تورو میگیرم?گفتم باشه تونستی بگیر
تو همون یک روز انقد ازش خوشم اومده بود ک دوست داشتم همش پیشش باشم?
میخواستیم بیایم خونه ادا بازی در میاورد میگف پاشو برو من زن دارم 4..5 تا بچه دارم بدرد تو نمیخورم پاشو برو منو ولکن?میدید من نشسم ب خالم گف شما برین من خودم میارمش بمن وابسته شده?
خلاصه اون شبم تموم شدو ما اومدیم خونه
ولی من رسما دیوونه شده بودم??هی میگفتم کی فردااا میشه من ببینمش باز
اون شبم یکم چت کردیم باهم
شب بعد رفتیم خونشون مامان باباش رفته بودن شمال
با خالم اینا رفتیم اونجا نشسته بودم رضا گفت من میرم تا بیرون میام
رف وقتی برگشت ی جعبه شیرینی دستش بود رف تو اشپزخونه بعد منو صدا زد گف میای تو اتاق؟
گفتم چییی??نخیر ک نمیام
گف بابا پاشو بیا نمیخوام بخورمت?پاشدم دنبالش رفتم رختخواباشون جمع بود کنار دیوار رفتم رو اونا نشسم?اومد پایین پام نشست گفت نمیای پایین گفتم خیر
ی پاکت بهم داد روش نوشته بود
روز تولد تو میلاد عشق پاک
برای شکر این روز پیشانیام برخاک?هنوز دارم پاکتشو?
توشم نمیدونم 500 تومن بود یا 600 تومن
بازم کادو تولد
بعد گف پاشو بریم دیگ رفتیم بیرون نشسیمو گفتیم خندیدم شام خوردیم اومدیم خونه
میگفتی صدساله میشناسمش?
1402/02/26 18:41