پاسخ به

نبابا هرکاری کنی بازم میان خونت یکی دو نفر نیستن که دوست و اشنای دور پا میشن میان ما واسه نامگذاری م...

ما فقط ی شب شیشه میگیریم

پاسخ به

نبابا هرکاری کنی بازم میان خونت یکی دو نفر نیستن که دوست و اشنای دور پا میشن میان ما واسه نامگذاری م...

ما معمولا وقتی 10 روز میشه مهمونی میگیریم.

چقد رسم روسم فرق میکنه

پاسخ به

ما فقط ی شب شیشه میگیریم

این چیه؟

شب 6که بچه دنیا اومد لباس قرمز تنش میکنیم... بعد یه سینی گرد بزرگ یکم روغن ی لیوان اب ی کم گلاب ی تیکه نون میزاریم داخلش میزاریم پشت بوم ....همون شب ولیمه میدیم ک شیرینیشم قوتو کرمانه برا خاصیتش و مادر پدر تا صب میشینن تخمه میشکن میخندن کیف میکنن?

کلیم براش پول میارن

پاسخ به

شب 6که بچه دنیا اومد لباس قرمز تنش میکنیم... بعد یه سینی گرد بزرگ یکم روغن ی لیوان اب ی کم گلاب ی تی...

???????چه باحال

پاسخ به

???????چه باحال

اینجوری دیگه

چه باحال
چقدر خوب

نه بابا ما هیچکدوم از این رسما رو نداریم
بعد زایمان همه میان دیدن

هر روز یکی میاد همیشه باید عین عید گوش بزنگ و مرتب باشیم خونه آماده مهمون باشه وسیله پذیرایی آماده باشه حداقل تا حدود پانزده روز پادگان میشه

ما برای نامگذاری مهمونی میگیریم ک همون دهم اینا میشه معمولا

پاسخ به

ما برای نامگذاری مهمونی میگیریم ک همون دهم اینا میشه معمولا

ایدا مگه روز ک تو بیمارستان هست برا شناسنامه میرن اسم نداره

پاسخ به

چه باحال چقدر خوب

اره

پاسخ به

ما برای نامگذاری مهمونی میگیریم ک همون دهم اینا میشه معمولا

خوبه دیگه جدا دیدن بچه نمیان که یه مهمونی میگیرین دیگه

پاسخ به

ایدا مگه روز ک تو بیمارستان هست برا شناسنامه میرن اسم نداره

چرا اسم داره ولی واسه نامگذاری یزرگا حمع میشن یک مهمونی دورهمی اسمشو تو گوشش میگن اذان میگن تو گوشش و از این مراسم یکجورایی اسمشو اعلام میکنن

پاسخ به

خوبه دیگه جدا دیدن بچه نمیان که یه مهمونی میگیرین دیگه

نه فامیلای ما از بیمارستان مرخص بشی میان همه را که دعوت نمیکنی اما خب فامیلمون پر جمعیتم نیست فامیلای طرف شوهرم بیشتر وقتی میری خونه مادر شوهر میان

من سر مراسم دخترم اصلا نفهمیدم نامگذاریش چی شد خونه مادر شوهرم بود لصلا راخت نبودم یکسری ادم ب هوای شوهرم گفته بودن میایم ک خوذشونو نزدیک میدونستن ولی من جلوشون راحت نبودم اون جور ک میخواستم نشد

اما این سری خونه بابام میگیرم همه کارشم از قبل برنامه ریزی میکنم

خواهر شوهرم رستوران میگیره راحت اون طوریم خوب و راحته

انقدر بدم میاد . همون روز اول بیان دیدن زائو . هنوز مادر درد داره راحت نمیتونه بشینه پاشه . یهو قشون حمله میکنه. ???

فکر کن دوست برادر شوهرم گفته بود من حتما میام خیلی دوست دارم دختر فرزادو ببینم من کلا این ادمو یکی دو بار دیده بودم خودش خودشو نزدیک میدونست اما من ترجیح میدادم عمه اینام باشن تا اینحور ادما

من که متاسفانه باید همون روز اول تحمل کنم خانواده شوهرم بیان . ماشالله همشون هم چون رستم زاییدن و سفید بلوری و چشم ابی .??? تا برسن به من میخوان بگن وایچرا این ریزه چرا اینه چرا اونه??

پاسخ به

انقدر بدم میاد . همون روز اول بیان دیدن زائو . هنوز مادر درد داره راحت نمیتونه بشینه پاشه . یهو قشون...

واسه ما خورد خورد میان روز اول زیاد نمیان اما.تا چله میان بعضیم دیر تر

پاسخ به

من که متاسفانه باید همون روز اول تحمل کنم خانواده شوهرم بیان . ماشالله همشون هم چون رستم زاییدن و سف...

???خیلی خوب گفتی ?