پیش

منو باش دو دستی تقدیم میکردم

بعداخر جلو همه اینجوری گفت

پاسخ به

منو باش دو دستی تقدیم میکردم

نده من یه بشقاب بدم که داخلش چیزی بفرستم منتظر میمونم خالی کنه با خودم میبرم دوباره

بیکاری وسایل تو بدی

بارها شده ازمن وسایل خواسته جاریم نذاشته چیزی بگه گفته خودش هنوز استفاده نکرده تو میخواهی ازش بگیری

ب اصغر گفتم پشت گوششونو دیده وسایل منم دیده

جای تشکر برگشت اینجوری گفت

پاسخ به

ب اصغر گفتم پشت گوششونو دیده وسایل منم دیده

خداییی به شوهرت میگی

مگه من تاحالا چیزی گفتم تا گفت بفرس سری براش فرستادم همچی

قبلا اصلااا نمیگفتما

پاسخ به

اره جدیدا همچیو میگم بهش

من نمیتونم میترسم دعوا بشه

از وقتی دعا گرفت بچم پسر بشه و اونجوری کرد منم دیگه حالیم نیس کیه همه کاراشو ب شوهرم گفتم

الان دوتا حرف زشتی که مامانش گفته هنوز بهش نگفتم با لینکه ما اصلا از این حرف ها نمیزنیم و شنیدنش سخته واسهمون

پاسخ به

از وقتی دعا گرفت بچم پسر بشه و اونجوری کرد منم دیگه حالیم نیس کیه همه کاراشو ب شوهرم گفتم

وااااقعا

بخدامنم نمیگفتما

منم ب شوهرم میگم همه چیو

پاسخ به

بخدامنم نمیگفتما

ادم یه جاهای میبره دیگه منم گفتم مامانت گفته برو سر خونه زندگیت الان جا بابام اینطوری گفت بعد رفته بود باهاش دعوا کرده بود

گفتم تاالان احترام نگه داشتم دهنمو بستم هرکاری مادرت گفت انجام دادم صدام درنیومد بهت بلاهاو حرفایی ک زد نزدم ولی ازاین ب بعد همرو بهت میگم و از زندگیم و خودم و مخصوصا بچم دفاع میکنم

شوهرمن میره دعوا میکنه زیر فحش باز میترسم باهام بد بشن

پاسخ به

گفتم تاالان احترام نگه داشتم دهنمو بستم هرکاری مادرت گفت انجام دادم صدام درنیومد بهت بلاهاو حرفایی ک...

خوبه

پاسخ به

گفتم تاالان احترام نگه داشتم دهنمو بستم هرکاری مادرت گفت انجام دادم صدام درنیومد بهت بلاهاو حرفایی ک...

خوب کاری میکنی

گفتم دیگه من ی بچه تو راه دارم ندا سابق نیستم چیزی نگم‌
زندگیمون فقط منو تو نیستیم ی نفر جدید داره اضافه میشه بخاطر اون ینفر میجنگم و کسی حق دخالت و اذیت کردن نداره مخصوصا بچم

پاسخ به

شوهرمن میره دعوا میکنه زیر فحش باز میترسم باهام بد بشن

اهان پس نگو
شوهر من کاری نداره فقط می شناستشون همین

پاسخ به

شوهرمن میره دعوا میکنه زیر فحش باز میترسم باهام بد بشن

نبابا همچین دهن پسراشو بسته تامامانشونومیبنن تاکمر براش خم میشن