بابا از شانس گوهم هر خونه ایی رفتم اتاقش پنجره نداره خفه میشم نمیتونم اتاقم بخابم امروز همش گریه کردم گفتم من بچه هم بودم شانس نداشتم خانوادم بهم اهمیت ندادن تا گیر یه اسو پاس افتادم اونمهمه خاستگار پولدار از شانسم باید اینطوری بدبخت میشدم چون تو خانوادم هم شانس نداشتم همش منو برا کلفتی میخاستن کلفتی همه رو کردم حالا ک خودم نیاز دارم باردارم چن روز استراحت کنم حتی مامانمم منو نگه نمیداره فک کنم دیگ افسرده شدم
1403/05/24 12:49