مادران اسفند98

223 عضو

ففول و کلسیم و دی

1398/07/17 22:20

نسترن تو توی تلگرام گروه اد کن پول بگیر داری ؟؟؟؟

1398/07/17 22:48

از این دو دستع گوه تر اونایین ک چون خودشون دختر یا پسر ندارن تا میفهمن اونکه ندارن تو داری زورشون میاد جواب سلامتم بدن.... باید بهشون بگی چطوذی نخود اش .... ب تو چه اخه مگه از تخم و ترکه توئه که زورش برا توئه گراز

1398/07/18 07:04

پاسخ به

خخخ چرا واسه تو رو هم میگرفت دیگه ?

بابام نمیذاشت . ?? یک لباسای خزی میگرفت واسم . کسیم تخم نداشت اعتراض کنه . ی سری عید ی کفش ورنی پسرونه با ی سگک گنگستری از این ستاره هایی هست پشت کفش کابویا بود میچرخید . از اونام پشتش برام گرفته بود تو مدرسه همه مسخرم میکردن منم هر روز میرفتم خونه کفشو پرت میکردم تو باغچه بابام میگفت همین قشنگه دیگه نمیخرم قشنگ شکنجه های زندان گوانتانامو بود برام ??? اخه همه کفشاشون تق تقی صورتی قرمز زرد مال من مشکی ورنی با سگک ستاره ای ک میچرخید ??? الان یادم میاد کلی میخندم

1398/07/18 07:24

پاسخ به

خب تا اونموقع ک من دفه اول اومدم خرم اباد ندیدم. الانم نمیبینم. جز این دهه هشتادیا ک الان خیلی عجله ...

عزیزم این حرفو نزن بهت میخندن اتفاقا از قدیم مد بوده تو 17 سالگی ازدواج کردن تو همه شهرا

1398/07/18 10:52

پاسخ به

نه بابا من پرسیدم گفت 190 با دفترچه تامین 230 با آزاد

من 280 واسه سونو دادم. 370 واسه آزمایش

1398/07/18 11:18

پاسخ به

اره منم دعوا نداشتم فقط گفتم که خرم آبادیا عجیب نیستن تو روخدا اینم حرفه چون 17 سالگی یه مرد ازدواج ...

نه حتما عاشق بوده عجله داشته ازدواج کنه

1398/07/18 11:27

تا جمله بعدی بای

1398/07/18 11:32

پاسخ به

والا بنده خدا شوهرم سه ماهی که کسی از بارداریم خبر نداشت همه کارامو میکرد. الان دیگه خودم از پس کارا...

ها خوبه من گفتم زور بازوتو ذخیره کن براسه ماه احر ک ابم دستت نمیدم میگه اون سه ماه برو خونه بابات دیگه .گفتم ب خواب ببینی عشقم من ک بی تو خوابم نمیبره ?

1398/07/18 11:43

پاسخ به

خب دوستا

ها جووون خوش اومدی

1398/07/18 11:57

در سکوتم کلا

1398/07/18 12:09

پاسخ به

یعنی تو دراین حد رکی که هم به خانواده خودت هم چیزی بگی و هم به خانواده شوهرت و اونا چیزی نگن?

اره میگم . میدونی ی روزایی تو زندگیم داشتم ک فهمیدم هیجکس جز خودم دلسوزمنیست برای همینم هرجی ارامشمو بهم بریزه رک میگم

1398/07/18 12:13

سردرد امونمو بریده

1398/07/18 16:01

وای بچه ها دارم سکته میکنم. شنبه اول وقت میرم سونو . دلم میجوشه ترسیدم حسابی

1398/07/18 19:03

نصفه جونمون کردی

1398/07/18 19:34

پاسخ به

از هفته 7 تا الان روز خوش ندیدم

من الان هفته 6 ام خدا کنه نگیرم اصن

1398/07/18 22:09

پاسخ به

نشستم جواب نمیده تمام حالتارو امتحان کردم

عرق نعنا،جواب نداد،سیر بخورالبته بعد از جواب ندادن نبات اینا رو بخور

1398/07/18 22:26

واسه همینم شلواره از پام سر میخوره

1398/07/18 23:40

ینی پسرم برام فرزندی نکنه خودم میکشمش .ک اینجوری بهم ریختم زحمتای 12.13سالم ب باد رفته??

1398/07/18 23:42

پاسخ به

البته دختر من تخت و کمد رو سفارش دادم واسه دی ماه بسازن.

نسترن بچت ک تا دو سالگی ور دل خودته بعدش بزرگتر میشه بدردش نمیخوره تخت هزینه الکیه اقلا بذار تختو بعد بگیر

1398/07/19 11:43

پاسخ به

پرده اتاقش هم خودم میخام پارچه بخرم مامانم بدوزه

پرده شاید زبرا بخرم

1398/07/19 12:04

پاسخ به

واس منم همشو بابامینا گرفتن

مینا جون ماشالاه زرنگتر از همه ای . خیلی چیزا گرفتی.. خیلی مبارکه دختره نازمون باشه

1398/07/19 12:02

3 سالم هس عروسی کردیم.

1398/07/19 12:11

پاسخ به

منم اون موقع کار میکردم خیلی چیزارو خودم خریدم.

اینجوری بهتره بابا.‌عادم عذاب وجدان نمیگیره

1398/07/19 12:13

پاسخ به

میشه اگه رفتی بندر قیمت کردی و خریدی به منم قیمتا رو بگی چجوریه و کجاها که برم بگیرم

همون اسم خودمو بگو گلم . باسه عزیزم . تو ابان ماه میخوام برم . حتما میفرستم . همینجا تو گروهم میذارم ک همه داشته باشن . شمام ی پیام تو پی وی بعم بده ک فراموش نکنم

1398/07/19 13:46