مادران اسفند98

224 عضو

تو اتاق زایمان نمیذارن بمونی

1399/08/25 17:04

پاسخ به

مبارک باشه...ماری جان،همسرتون همیشه درحال لبخنده??

اره به خدا خیلی دوست داره
چون مستقیم از سرکار میاد ،میشینه کیک میخوره??عکس میگیره،بعدم میخوابه?

1399/08/26 10:08

حاملگی اول همه جوره متفاوته ولی من الان حتی وقت نمیکنم با توو دلیم حرف بزنم

1399/08/26 12:02

مامانای گل و بلبل کد ستاره 100 ستاره 64 مربع بزنید هدیه دوشنبه اخر ماه اینترنت میده بستگی ب شانستون داره ک چن مگ یا گیگ بهتون بده....البته فک کنم فقط خط همراه اول باشه

1399/08/26 16:46

ینی با تیغ مث مو در میارن

1399/08/26 18:01

شما به بچه هاتون چه شیر خشکی می‌دین
نان یا اپتامیل

1399/08/26 20:14

پاسخ به

افرین کدبانو???

ا مامان ماهک جون ممنون بابت اون رسپی همه میگفتن خیلی خوشمززززا شده بیسکویتاش???

1399/08/26 20:50

سلام عزیزم من از اول نان دادم به پسرم تاحالا

1399/08/26 23:16

پاسخ به

چ پمادی

ان ان و کالاندولا

1399/08/26 23:48

ممنون. مهمونم میشدی??

1399/08/27 00:54

پاسخ به

ای بابااااا من اومدم رفتی

?

1399/08/27 01:46

پاسخ به

خب تا پوست خرما مثلا بگیری گرم میشه یا میوه هم همینطور تا پوست بکنی اماده کنی بدی بخورن طول میکشه گر...

اخه من مامانم همیشه میگ چیز سرد نده بچه عفونت کنه مثلا میوه رو دوساعت قبل در بیاراینا میخاستم بدونم

1399/08/28 00:06

پاسخ به

خوشبحالت

من درحدی نیستم که بهت بگم بخون یانه به عنوان خواهر کوچیکترت اینارو گفتم ????

1399/08/28 00:43

خانما شما با بچه هاتون بازی میکنید چ بازی اگ میکنید

1399/08/28 11:24

می دونی اومدن بچه باهمه شیرینیش بین زن و شوهر فاصله می ندازه .خستگی.رسیدگی مداوم.باعث میشه یه کم از شوهر غافل بشیم

1399/08/29 10:15

اینا ضد دردن....محمد طه کوچیکتر که بود یه اسباب بازی داشت چنتا ماشین ازش آویزون بود اونو تند تند تکون میداد میزد تو سرو صورتش با خودم گفتم لابد درد نداره اومدم چیزی بگذارم دهنش ...خورد رو دست خودم اینقدر درد داشت که آهم در اومد

1399/08/29 15:15

چون حرکتی نداشت که شیر بره پایین

1399/08/30 03:44

پاسخ به

پسرمن دندونم نداره

دندونش دیر در بیاد بهتره

1399/08/30 03:50

اخر 9 هم راه میره??

1399/08/30 04:11

شرمنده وقتتوگرفتم

1399/08/30 04:12

پاسخ به

من که فقط میگم خداخیرشون نده

من صحبتای یه استادی رو گوش میکردم می‌گفت اینجور مواقع دو تا راه دارید یا خودتون جوابشونو بدید یا خدا رو وکیل خودتون بگیرید که اون جوابشونو بده....میگفت خدا خودش گفته من بهترین وکیل هستم براتون...پس حقتونو بهتر از هرکسی میگیره ..منم وقتی خیلی ازحرفاشون خسته و عصبی میشم به خدا واگذارشون میکنم ....چون فهمیدم که نرود میخ آهنی در سنگ..شش سال عروسشون بودم به این نتیجه رسیدم
چیزی رو که متوجه نشن هرچی بگم و هرجور رفتار کنم باز هم متوجه نمیشن

1399/08/30 15:18

پاسخ به

ن هم شیر خشک هم شیر خودشو.ولی خب شیرش کمه اصن سیر نمیشه همش گریه میکنه

فقط پرسیدم اینو که تجربه خودمو بگم که شب اول بهش با شیشه دادم فرداش دیگه سینمو نمی‌گرفت? دوباره کلی با کمک بقیه نشستم شیرخشک رو با قطره چکون ازکنار سینه ام میریختم که فکرکنه شیر از سینه ام بیاد تا دوباره سینمو بگیره دکترهم می‌گفت هرچی بیشتر سینه ات رو مک بزنه بیشتر شیر میاد

1399/08/30 15:33

پاسخ به

کاش ایرانم مثه کشورهای دیگه بود.بچه رو بعدازجدایی میدادن به مادر

حالا من ی چیزی تعریف کنم میمونی
من و همسرم مشکلی نداریم ب صورت جدی
اونروزی میگه حس میکنم کرونا گرفتم اگع من عمرم ب دنیا نبود
هرچی دارم و ندارم و بچمو بده ب خانوادم خودتم برو پی زندگیت
????میگفت میخام وصیت کنم بگم بچمو ببرید
انقد ناراحت بودم انقد دادو بیداد کردم تا دو هفته قهر بودم هنوزدلم ی جوریه

1399/08/30 17:24

از چی میتونه باشه؟؟؟؟

1399/09/01 11:56

پاسخ به

خیلی سرد شده

خیلیییی ??

1399/09/01 12:05