مادران اسفند98

223 عضو

پاسخ به

فدات شم انشالا شما هم دوست عزیز

قربونت برم

1398/05/16 20:56

پاسخ به

یعنی حالم از اسم مادرشوهر بهم میخوره

آفرییین?????

1398/05/16 20:56

پاسخ به

آفرییین?????

??

1398/05/16 20:57

مرجان پیدا نیستی

1398/05/16 20:57

مثل قلب میمونه بچه یه طرفش قرارر داره یا چپ یا راست ولی خب سقط و خونریزی و زایمان زود رس توش خیلیه البته بعصیا هم باید سرکلاژ کنن تو بارداریشون

1398/05/16 20:57

پاسخ به

مثل قلب میمونه بچه یه طرفش قرارر داره یا چپ یا راست ولی خب سقط و خونریزی و زایمان زود رس توش خیلیه ا...

وا چه سخت ولی خداکمکت میکنه تواز پسش برمیای تو شجاع تراز این حرفایی ?

1398/05/16 20:59

پاسخ به

فاطمه هیشکی اندازه شوهر من طرفدار خانواده اش نیست و

خواهر مردا همه مامانین مادرشوهر من رفت تا پا شکایت من و شوهرمو بندازه زندان قاضی کلی بهشون خندید بازم میره سمتشون خدا نکنه خار به پا مادرش بره ولی خب خدایی کم من نمیزاره

1398/05/16 20:59

عزیزی امیدم به خداست ????

1398/05/16 20:59

پاسخ به

پدر شوهر و مادر شوهرمن الان خونمن ?

خواهر خدا صبرت بده???

1398/05/16 21:00

پاسخ به

خواهر مردا همه مامانین مادرشوهر من رفت تا پا شکایت من و شوهرمو بندازه زندان قاضی کلی بهشون خندید باز...

واییی چه مادر شوهرایی

1398/05/16 21:00

پاسخ به

عزیزی امیدم به خداست ????

?

1398/05/16 21:00

پاسخ به

خواهر مردا همه مامانین مادرشوهر من رفت تا پا شکایت من و شوهرمو بندازه زندان قاضی کلی بهشون خندید باز...

قدرت خدا عجب ادمیه ?

1398/05/16 21:00

پاسخ به

واییی چه مادر شوهرایی

آره کلا میگن خودتونو درگیرشون نکنین بزارین خوب بسوزن تا میتونین با شوهرتون خوب باشین تا جزغاله بشن

1398/05/16 21:01

پاسخ به

قدرت خدا عجب ادمیه ?

والا منم ولشون کردم از بس آشغالن

1398/05/16 21:01

بچه ها میگم شماهم یهو افسرده میشین

1398/05/16 21:01

من که بد نبستم باشون کاریم ندارم باشون خخخخ

1398/05/16 21:01

من هفته ای یه بار میزنم زیر گریه الکی

1398/05/16 21:01

الان آبروم رفت جلو مامانم و خواهرم یهو هی نگاه شوهرم میکردم گریه میکردم

1398/05/16 21:02

اره منم بعصی وقتا گریم میگیره الکی

1398/05/16 21:02

پاسخ به

من که بد نبستم باشون کاریم ندارم باشون خخخخ

من حتی پای مادرشوهرمم میبوسیدم خییلی بی لیاقت و آشغاله غرور داره

1398/05/16 21:02

پاسخ به

اره منم بعصی وقتا گریم میگیره الکی

مامانم ترسیده میگه نمک و آهن بزار پیشت جن نیاد سمتت???

1398/05/16 21:02

پاسخ به

مامانم ترسیده میگه نمک و آهن بزار پیشت جن نیاد سمتت???

?????

1398/05/16 21:03

پاسخ به

الان آبروم رفت جلو مامانم و خواهرم یهو هی نگاه شوهرم میکردم گریه میکردم

??چرا

1398/05/16 21:04

پاسخ به

مامانم ترسیده میگه نمک و آهن بزار پیشت جن نیاد سمتت???

اره مثل من نصف شبا میرم حموم مامانم زنگ میزنه میگ چاقو باخودت ببر

1398/05/16 21:05

مادره دیگ دلش یه دریاس و همش نگران بچشه حالا بچمون ک بدنیا اومد میفهمیم چی کشیدن

1398/05/16 21:06