پاسخ به

ناشکری نمیگما ولی بااین شرایطی ک میگی بچه رو چرا اوردید

من قرص میخورم تو اون مدت پیدا کرد کلی دعوامون شد....

والا شوهر من روزای اول میگفت ما تازه یک ساله عروسی کردبم بریم بندازیم ولی دو سه روز بعدش دیگه کنار اومد و خوب شد.

پاسخ به

من قرص میخورم تو اون مدت پیدا کرد کلی دعوامون شد....

وا چ ادمیه!!!

اخه قمار زندگی ادمو خراب میکنه از ریشه.پول قمار حرومه عزیزم براش بگو

پاسخ به

من قرص میخورم تو اون مدت پیدا کرد کلی دعوامون شد....

زهرا چرا نمیداد پول؟
عادتش دادی از اول؟

پاسخ به

اخه قمار زندگی ادمو خراب میکنه از ریشه.پول قمار حرومه عزیزم براش بگو

قمار کجاش بود

پاسخ به

والا شوهر من روزای اول میگفت ما تازه یک ساله عروسی کردبم بریم بندازیم ولی دو سه روز بعدش دیگه کنار ا...

الان شوهرم عین پروانه دورم میگرده

پاسخ به

من قرص میخورم تو اون مدت پیدا کرد کلی دعوامون شد....

اون موقع بهش میگفتی میگفتی سر اولی هیچ تمایلی ازت ندیدم دلم نمیخواست دوباره بچه دار شم

پاسخ به

قمار کجاش بود

تو میگی رفته با دوستش قمار

پاسخ به

زهرا چرا نمیداد پول؟ عادتش دادی از اول؟

کلا مدلشونه خانوادگی نمیدونم چرا

پاسخ به

تو میگی رفته با دوستش قمار

من نبودم اونیکی بود

پاسخ به

والا شوهر من روزای اول میگفت ما تازه یک ساله عروسی کردبم بریم بندازیم ولی دو سه روز بعدش دیگه کنار ا...

من شوهرم 3 ماه بعد عروسی گیر داد بچه میخوام من نمیخواستم میگفتم زوده
الان ک حامله شدم انقدر ذوق داره ک نگو

پاسخ به

اون موقع بهش میگفتی میگفتی سر اولی هیچ تمایلی ازت ندیدم دلم نمیخواست دوباره بچه دار شم

هوووف چقد گفتم دعوامون شد دیگه نگفتم دعوامون که میشد میزد دیگه غرورمو جلو خانوادش هیچ کرده بود صدامون میرفت بالا طبقه بالا میشینن مادرشوهرمینا

پاسخ به

من نبودم اونیکی بود

اهان ببخشید

پاسخ به

اهان ببخشید

خواهش میکنم

پاسخ به

هوووف چقد گفتم دعوامون شد دیگه نگفتم دعوامون که میشد میزد دیگه غرورمو جلو خانوادش هیچ کرده بود صدامو...

منم مادر شوهرم طبقه پایین خونمونه
خیلی بده واقعا

پاسخ به

من شوهرم 3 ماه بعد عروسی گیر داد بچه میخوام من نمیخواستم میگفتم زوده الان ک حامله شدم انقدر ذوق داره...

منم یک سال نشده بود هنوز

پاسخ به

کلا مدلشونه خانوادگی نمیدونم چرا

کجایی هستن؟

من خیلی کنترل میکنم داد و بیداد نکنیم

پاسخ به

هوووف چقد گفتم دعوامون شد دیگه نگفتم دعوامون که میشد میزد دیگه غرورمو جلو خانوادش هیچ کرده بود صدامو...

ی چیزی بگم ناراحت نمیشی؟؟؟؟

پاسخ به

منم مادر شوهرم طبقه پایین خونمونه خیلی بده واقعا

تصمیم گرفتم دیگه دعوا نکنم همش منو میدیدن میگفتن انقد صدا اومد نتونستیم بخوابیم پسرم بدخواب شد چقد دعوا کلافه شدیم دیگه نمیپرسید اخه چرا سر چی

پاسخ به

هوووف چقد گفتم دعوامون شد دیگه نگفتم دعوامون که میشد میزد دیگه غرورمو جلو خانوادش هیچ کرده بود صدامو...

منم طبقه بالای مادر شوهرمم

اه چرا رفتید پیش مادرشوهرتون اخه

پاسخ به

کجایی هستن؟

من خودم تبریز میانه همسرم تبریز هشترود

ببین هم سنت کمه هم کم تجربه ای ای کاش از اول با ی بزرگتر واسه مشکلاتتون مشورت میکردی