پاسخ به مثلا من و همسرم کاری که کردیم برای جلوگیری از اینکه پسرم وقتی میریم در مغازه همه چیو بخواد برداره یا...
اینو ببین اخرش من نگفتم هندونه نمیخرم چون سرده بهش گفتم خودت انتخاب کن دوتا راه دادم با تموم جوانبش یعنی یادش دادم باید اینجوری فکر کنی.اینه که میگم مخالف هوشم چرا نتیجه وقت گذاشتنم این شد الان میرم مغازه خودش مثلا کیک ببینه برمیداره اول چون بچه است بعد نگاه میکنه میگه کیک میگم کیک میخوای پسرم میگه نه تو یخچال داریم میزاره سرجاش بدون هیچ گریه و عقده ای. بعدم میاد برام توضیح میده میگه محمدمهدی کیک برداشت بعد گفت تو یخچال کیک هست کیک دوباره نخرید منم تشویق میکنم به خاطر اینکه با فکر میخواسته کیک بخره نه به خاطر اینکه نخریده
1398/09/12 22:39