ی بارم دست زد ب سینم گفت کوچیک بیچاره بچم
کاش قبل ازدواج لختت میدیدم میبردمت استخر
من اب شدم از خجالت
بعد اومدن خونمون هنوز عقد بودیم جلو بابام گفت دخترت بی حیاست دست انداخته گردن پسرم
بابام کپ کرده بودا
منم تودلم موند حرفش
ی روز تو دعوا گفتم بیحیا اونه ک دست میکنه تو لباس مردم سایز بدن بفهمه ن من اخ اخ سوخت و اتیش دعوا بیشترشد
1398/09/04 21:00