چت مادرها و روزمرگی هاشون 👩‍👦👩‍👦👩‍👦👩‍👦

13 عضو

پاسخ به

شوهرم اومده میگه چه مادری هستی دلت میاد بچه دو ماهه رو بدی بره اینقدر گفت عذاب وجدان گرفتم به دوستم ...

خوب کردی ?ولی خداییش من شوهرم خیلی کمک میکنه

1398/10/30 10:37

پاسخ به

لوکاس

عزیزم سالم باشه

1398/10/30 10:38

پاسخ به

خوب کردی ?ولی خداییش من شوهرم خیلی کمک میکنه

واسه منم کمک میکنه ولی چون کار زیاد میکنه صبح زود میره آخر هفته نوبت اونه اول هفته خودم میگیرم بعض

1398/10/30 10:40

پاسخ به

خوابید؟

اره نیم ساعت??گفتم مامانم بیاد یکم نگهش داره مردم از بیخوابی?

1398/10/30 10:49

پاسخ به

تازه اون روز دوستم گفت وای خدا من چجور از بچه تو دل بکنم برم بعد به شوخی گفت بده من این تپل رو ببرم ...

منم هرکی میگه دلم برا نی نیت تنگه میگم بیاببرش ماله تو?البته شوخی..??

1398/10/30 10:50

پاسخ به

منم هرکی میگه دلم برا نی نیت تنگه میگم بیاببرش ماله تو?البته شوخی..??

اره بابا ما هم آدمیم ربات که نیستیم

1398/10/30 10:53

من همش میگم ادم یه بار زندگی میکنه پس قرار نیست همه وقت و زندگیشو هم بزاره واسه بچش که هم خسته شه هم زندگی نکنه

1398/10/30 10:54

پاسخ به

اره بابا ما هم آدمیم ربات که نیستیم

دقیقا.دیگه از یه حدی بیشتر واقعا ادم تحملش تموم میشه نیاز به کمک داره

1398/10/30 10:54

مثل قدیم مادر پدر ها بچه دار میشدن کاملا بیخیال خودشون میشدن طرف بیست سالش بود مثل زن پنجاه ساله بود

1398/10/30 10:55

پاسخ به

مثل قدیم مادر پدر ها بچه دار میشدن کاملا بیخیال خودشون میشدن طرف بیست سالش بود مثل زن پنجاه ساله بود

اره.من همیشه میگم اون بیچاره ها چیکار میکردن.یهو چندتا بچه قدو نیم قدو باهم بزرگ میکردن??

1398/10/30 10:56

وای من ک اصلا دلم نمیاد پسرمو دست کسی بسپارم. وگرنه مادر شوهرم از خداشه بگیرش

1398/10/30 10:57

پاسخ به

مثل قدیم مادر پدر ها بچه دار میشدن کاملا بیخیال خودشون میشدن طرف بیست سالش بود مثل زن پنجاه ساله بود

شهرزاد شوهرت هم شیرازی هست؟

1398/10/30 10:57

پاسخ به

اره.من همیشه میگم اون بیچاره ها چیکار میکردن.یهو چندتا بچه قدو نیم قدو باهم بزرگ میکردن??

البته صد تا کمکی هم بود قدیم

1398/10/30 10:57

پاسخ به

وای من ک اصلا دلم نمیاد پسرمو دست کسی بسپارم. وگرنه مادر شوهرم از خداشه بگیرش

من دوست دارم دست کسی بسپارم جز خانواده شوهر??

1398/10/30 10:57

شه

1398/10/30 10:57

پاسخ به

وای من ک اصلا دلم نمیاد پسرمو دست کسی بسپارم. وگرنه مادر شوهرم از خداشه بگیرش

من دست غریبه نمیدم.فقط مادر خودم

1398/10/30 10:57

پاسخ به

البته صد تا کمکی هم بود قدیم

اره?

1398/10/30 10:57

پاسخ به

شهرزاد شوهرت هم شیرازی هست؟

نه عزیزم مامان باباش تهران خودش سوئد دنیا اومده

1398/10/30 10:58

شهزاد خانواد شوهرت سوئد هستن

1398/10/30 10:58

پاسخ به

نه عزیزم مامان باباش تهران خودش سوئد دنیا اومده

عه چ جالب.. زندگی اونجا خوبه؟

1398/10/30 10:58

پاسخ به

من دوست دارم دست کسی بسپارم جز خانواده شوهر??

??چرا

1398/10/30 10:58

پاسخ به

??چرا

???میترسم بچه ام ازم بگیرن دیگه بهم ندن??

1398/10/30 10:59

ی سوال شما چطوری با شوهراتون ازدواج کردین

1398/10/30 10:59

پاسخ به

???میترسم بچه ام ازم بگیرن دیگه بهم ندن??

منم اینطورم

1398/10/30 10:59

پاسخ به

شهزاد خانواد شوهرت سوئد هستن

اره تقریبا

1398/10/30 11:00