مادران با جنبه

3 عضو

پاسخ به

نه شوهر من با یکی دوستاش که نمیدونست دوستش دعا نویسه درد دل کرده بود که زندگیم رو هواس اونم گفته بود...

دعا هست اما من نمیخوام دنبالش باشم

1398/11/05 11:52

پاسخ به

نه شوهر من با یکی دوستاش که نمیدونست دوستش دعا نویسه درد دل کرده بود که زندگیم رو هواس اونم گفته بود...

زن عموت از زندگیت چی میخواد مگه

1398/11/05 11:53

سلام عجب مادر شوهرایی دارین شما?

1398/11/05 11:53

چه مادرشوهرهایی دارین جلل خالق????

1398/11/05 11:53

پاسخ به

زن عموت از زندگیت چی میخواد مگه

از اول حسود مامان من بود . باهاشون اصلا رابطه نداریم

1398/11/05 11:54

پاسخ به

شوهرم قراربود استخدام وزارت اطلاعات بشه مادرشوهرم همش میگفت من دعا کردم علیرضا کارش به گره بخوره است...

اخه چرا مریضه

1398/11/05 11:54

پاسخ به

چه مادریه ?

چون حقوقش خیلی بالا میشد اگه میرفت سرکار پایه اش اون زمان 5تومن بود میگفت پسرم کار کنه عاطفه بخوره میخوام نخواد

1398/11/05 11:54

یکی تو گروه بمن گفت تو که مادرشوهرت خیلی خوبه گفتم خیلی

1398/11/05 11:54

پاسخ به

از اول حسود مامان من بود . باهاشون اصلا رابطه نداریم

خدا نابودش کنه هرکی از اینکارا میکنه

1398/11/05 11:54

الان بامن خیلی خوبه هرروز زنگ میزنه منم بهش احترام گذاشتم و میزارم بخاطر زندگیم بخاطر شوهرم بعد اون همه توهین رفتم خونش بخاطر زندگیم

1398/11/05 11:55

پاسخ به

چون حقوقش خیلی بالا میشد اگه میرفت سرکار پایه اش اون زمان 5تومن بود میگفت پسرم کار کنه عاطفه بخوره م...

??????

1398/11/05 11:55

پاسخ به

اخه چرا مریضه

نمیدونم چرا ازاول باهام خیلی لج بود
همش میگه علیرضا جون و عمرش عاطی از وقتی زن گرفته فقط مونده زنش عبادت کنه مارو یادش رفته درصورتیکه اینجوری نیس

1398/11/05 11:55

پاسخ به

وا . من موندم اینا واس چی برا پسراشون زن میگیرن

چون بعد زن گرفتن میفهمن عروس رویاهاشون نبودیم?

1398/11/05 11:55

پاسخ به

نمیدونم چرا ازاول باهام خیلی لج بود همش میگه علیرضا جون و عمرش عاطی از وقتی زن گرفته فقط مونده زنش ع...

بذار همینجوری فکر کنه که دق کنه از حسادت

1398/11/05 11:55

یکی از اقواممون یه خاستگار سمج داشت رفته بود پیش دعا نویس ک شر پسره کم شه دیگه نیاد طرفشدعا داده گفته اینو باید توخونه طرف چال کنی
اینم میگف چجوری اخه برم خونشون
خلاصه یه روز پسره رو میبینه میگه یه دعا دارم هر کی تو خونش چال کنه به طرف میرسه اونم چال کرده بود اخر سرم باهمون ازدواج کرد?????دعاش چپکی عمل کرد

1398/11/05 11:56

پاسخ به

نمیدونم چرا ازاول باهام خیلی لج بود همش میگه علیرضا جون و عمرش عاطی از وقتی زن گرفته فقط مونده زنش ع...

از دور اینجور فک میکنن مادرشوهرمم ب شوهرم ی سری گف برو *** زنت ماچ کن ک بزاره بیای خونه نتت درحالیکه ب جان بابام بیشتر کقتا من میگم بریم من میگم روز مادره کادو بخرم فلان کار کنم

1398/11/05 11:56

پاسخ به

چون بعد زن گرفتن میفهمن عروس رویاهاشون نبودیم?

خدا رو شکر مادرشوهر من اینجور نیست من عروس رویاهاش بودم ???

1398/11/05 11:56

پاسخ به

یکی از اقواممون یه خاستگار سمج داشت رفته بود پیش دعا نویس ک شر پسره کم شه دیگه نیاد طرفشدعا داده گفت...

???

1398/11/05 11:56

پاسخ به

چون حقوقش خیلی بالا میشد اگه میرفت سرکار پایه اش اون زمان 5تومن بود میگفت پسرم کار کنه عاطفه بخوره م...

چه بیشعور من قبلا یه مقدار طلا برا شوهرم فروختم خواهرشوهراام چیکار کردن چرا فروختی طلا مال زنه نباید به شوهرت بدی واز این چیزا گفتم دادم برادرتون گفتن اشتباه کردی بعد برات ممکنه نخره خیلی اذیت شدن با اینکه برادرشون بود

1398/11/05 11:56

پاسخ به

وا . من موندم اینا واس چی برا پسراشون زن میگیرن

نمیدونم والا منم همش به شوهرم میگم اگه زن میگرن بداپسرلشون که از لحاظ *** تامین بشن خیلی ببخشید نهایت در هفته دوبار برن بااین زنای سرچهار راه دیگه انقد خودشون ودیگران عذاب ندن

1398/11/05 11:56

مادرشوهرمنم منو دوس داره اما تحمل توجه شوهرم بمن نداره الان میگم رفتیم خونه مادرت بشین پیش اون باهاش حرف بزن بهش زنگ بزن ب اون ب خواهرت

1398/11/05 11:57

پاسخ به

مادرشوهرمنم منو دوس داره اما تحمل توجه شوهرم بمن نداره الان میگم رفتیم خونه مادرت بشین پیش اون باهاش...

?

1398/11/05 11:57

وقتی باهم دعوا داریم دوسم داره?

1398/11/05 11:57

پاسخ به

مادرشوهرمنم منو دوس داره اما تحمل توجه شوهرم بمن نداره الان میگم رفتیم خونه مادرت بشین پیش اون باهاش...

??

1398/11/05 11:57

پاسخ به

یکی از اقواممون یه خاستگار سمج داشت رفته بود پیش دعا نویس ک شر پسره کم شه دیگه نیاد طرفشدعا داده گفت...

??

1398/11/05 11:57