دورهمی خانوما🥰

124 عضو

شیطونه میگه عکس مو پریشون بفرستم????

1399/02/09 01:21

مثلااون موقع دوست داشتم 16سالمه شوهرم 30 باشه

1399/02/09 01:39

پاسخ به

مثلااون موقع دویت داشتم 16سالمه شوهرم 30 باشه

یا ابرفض دویت???

1399/02/09 01:38

پاسخ به

???? دادم خیالت راحت شه

وا خیال چی?
یه شکری خوردم شما ببخش?

1399/02/09 01:59

خانومش زایمان کرد رفت یه سرویس طلا واسش خرید تولدش شد واسش پلاک زنجیر گرفت دستاش پره طلاس???دیگه مرگ میخوای تیپ و قیافه کیلو چنده

1399/02/09 02:19

پاسخ به

افرین شقایق باورت نمیشه النگوهامو فروختم دادم بابام چون قرض بود ب پسرعمم(اینم قبلا منو میخواست شوهرم...

چه خوب دهنش بسته آفرین بهش
و آفرین به تو که اونقدر فداکاری

1399/02/09 02:29

پاسخ به

کیا روزه میگیرن

من فردا5 روز میشه

1399/02/09 02:31

پاسخ به

دردو دل که زیااااده ولی بیخیاااال..الکی سردرد ندیم به خودمون

اره بیخی بریم جلو تا ببینم چی میشهه

1399/02/09 02:36

پاسخ به

وای خیلی سخته بخدا?

نه من عاشقشمم

1399/02/09 02:42

پاسخ به

جدیدا بدون چادر نمیتونم برم جایی قبلا میرفتم

همینقد چادر سر نکنی فک میکنی همش دارن بهت نگاه میکنن من اینطوریم???

1399/02/09 02:43

پاسخ به

مخصوووصا من یکی اوووف??????

جوووون تو فقد عشق مویی????

1399/02/09 02:56

شوخی میکنمااا

1399/02/09 02:57

پاسخ به

من اصلا عکس ندارم

???منم کاش نداشتم داغوووون

1399/02/09 03:04

پاسخ به

تا 1 سر آزمایش درگیر بودیم،تا 5 واسه حلقه خریدن ساعت 7 باید محضر میبودیم ساعت 7 دم خونه ماشین خراب،ن...

اوه همشم یه روز?

1399/02/09 03:05

پاسخ به

پرو میشمااااا

??نشو حالا

1399/02/09 03:15

بابای

1399/02/09 03:18

پاسخ به

ماه بود مادر شوهرم خدا زود گرفتش ازمون

اره پدر شو منم خوب بود . عمرشو داد ب شما

1399/02/09 03:34

اونجا من از حسن متنفر شده بودم به خونش تشنه

1399/02/09 03:40

پاسخ به

چرا جدا شده

اها بچه هم داره

1399/02/09 03:49

پاسخ به

?

سیلام

1399/02/09 04:24

پاسخ به

تو بدتر از من چقدر درگیر

درگیر اونم چه درگیری???

1399/02/09 18:10

پاسخ به

اون عادت کرده به کاراش توام عادت کن بهش

من عادت نمیکنم اون باید ترک کنه تا حدودی هم موفق بودم ولی بازم????

1399/02/09 18:14

شب عروسی ازدر وارد شدیم مادرشوهرم کلی غر میزنه تو فیلم هست باز داریم از پله ها میریم بالا همینجور غرغر کنان دختر جاریم برف شادی رو خالی میکنه تو چشم حامد????یعنی کم مونده بود بشینم گریه کنم بگم نمیخوااااام میخام برم خونمون????

1399/02/09 18:27

پاسخ به

اری ای بانوی پاکدامن رستگار شده ای?

تشکر از نظراتتون

1399/02/09 19:58

پاسخ به

ن بابا من وسواس نگرفتم دو روز بود گیره کار دستیام بودم دیگ امروز از هر چی خونه زندگی بود حالم بهم می...

????من حالا امروز دوستام اومدن نتونستم فرش آشپزخونمو بشورم

1399/02/09 21:22