الان جای اینکه من ناراحت شم.اونا ناراحت شدن
حتی حال نوشونم نمیپرسن

خودم حس میکنم اگه برم خونشون گلایه هام بگم
خودم کوچیک کردم
از ی طرف اگه نگم پررو تر میشن
کلا موندم چیکار کنم

پاسخ به

باران برو مودبانه حرقاتو بگو چیزی نگفتی سواستفاده شده ازت

دقیقا
همش احترام گذاشتم
چون تو خونواده ای بزرگ نشدم که به بقیه توهین کنم همیشه احترام بوده
حالا رفتار اینا میبینم از خودم بدم میاد که چرا جواب ندادم
چرا احترام نگهداشتم

بخدا 5سال شوهرم دوماد خونواده ماست
بخدا خودش امشب قسم خورد تا حالا بی احترامی از خونواده من ندیده
خود شوهرم ناراحته

حالا به نظر شما برم خونشون؟اکه برم چیکار کنم گلایه بکنم یا اصلا به رو خودم نیارم بزارم اگه تکرار کردن جواب درست حسابی بهشون بدم
چون زورم میگیره خودم برم خونشون بگم چرا به پدر بزرگ من توهین کردید

من انتظار داشتم پدرش از دلم در بیاره یا حداقل دیگه تکرار نکنه اما خر عوضی برگشت از گروه خونوادگی لفت داد اصلا حالی ازمون نمیپرسه

عزیزم اشتباه کردی انقد سکوت کردی

برا کسایی ارزش قائل شدی ک خودشون ارزش زیادی ندارن

بار اول ک سکوت کردی و نتیجه نگرفتی نباید دفعه های بعد هم کوتاه میومدی که هرچی میخوان بگن بهت و بخندن

الآنم اگه واجب نیس چندوقتی نرو خونشون
شما ک بی حرمتی نکردی فقط غیرمستقیم گلابه ت رو ب گوششون رسوندی

پاسخ به

عزیزم اشتباه کردی انقد سکوت کردی

می‌دونم واقعا تقصیر خودمه

پاسخ به

بار اول ک سکوت کردی و نتیجه نگرفتی نباید دفعه های بعد هم کوتاه میومدی که هرچی میخوان بگن بهت و بخندن

چه می‌دونم گفتم شاید انسان باشن آدم باشن از سکوتم احترامم خجالت بکشن
اما الان فهمیدم نیستن

منم بودم نمیرفتم. همین که شوهرت میدونه و پشتت کافیه. گفتن چرا عروسمون نمیاد بگه ازتون دلگیر.

پاسخ به

الآنم اگه واجب نیس چندوقتی نرو خونشون شما ک بی حرمتی نکردی فقط غیرمستقیم گلابه ت رو ب گوششون رسوندی

چهارهفته س نرفتم

پاسخ به

منم بودم نمیرفتم. همین که شوهرت میدونه و پشتت کافیه. گفتن چرا عروسمون نمیاد بگه ازتون دلگیر.

نمیرم

پاسخ به

منم بودم نمیرفتم. همین که شوهرت میدونه و پشتت کافیه. گفتن چرا عروسمون نمیاد بگه ازتون دلگیر.

شوهرم میگه خودت بیا گلایه بگو
رو در رو شو
گفتم اگه بیام خودم بی ارزش کردم
نمیام
اونا نفهمن بخدا خسته م کردن

پاسخ به

الآنم اگه واجب نیس چندوقتی نرو خونشون شما ک بی حرمتی نکردی فقط غیرمستقیم گلابه ت رو ب گوششون رسوندی

الان ی سری دلایل مسخره آوردن که ما ناراحتیم

پاسخ به

می‌دونم واقعا تقصیر خودمه

برو ولی به شوهرت بگو بحث رو پیش بکشه،مثلا بگه مامان باران اومده اگه گلایه ای دارین رو در رو بخودش بگین رک ولی با احترام جواب بده،بازم توهین کردن دیگه شوهرتم خودش میلی به رفتن نداره اونموقع

الان فردا شب شوهرم میخواد بره خونشون به نظرتون منم برم یا نه
بزارم تنها بره حرف بزنه؟اکه خودم برم
به نظرتون حرفی بزنم گلایه بکنم یا نه چیزی نگم سر سنگین باشم ،

؟

راستی این یادم رفت بگم
شبی که شوهرم رفت گلایه من گفت
چند شب بعدش خودم زنگ زدم مادر شوهرم که حالت چطور اینا بعد آخرش گفتم شوهرم گفته از من گلایه دارید
خواست شروع کنه
گفتم پشت تلفن نه حضوری دیدم

الان دارم داغون میشم چرا آنقدر ادب رعایت کردم
چرا منم عین خودشون توهین نکردم
چرا سکوت کردم

سلام عزیزم بنظرمن بخاطر شوهرتم‌ که شده برو خونشون اگه بحثو باز کردن کاملا مودبانه حرفاتو برن اگرم نه یه خورده سر سنگین باش که روشون سیا شه به مادرتم در مورد این مشکلات چیزی نگو

پاسخ به

الان دارم داغون میشم چرا آنقدر ادب رعایت کردم چرا منم عین خودشون توهین نکردم چرا سکوت کردم

میفهممت واسه منم پیش اومده دقیقا مثه تو بودگ اما از این خوشحالم‌که زندگیمو سفت چسپیدم شوهرمم مثه کوه پشتمه اگه باشه و تیکه بندازن خودش جواب میده اصلا خودمو سبک نمیکنم چون در حد من نیستن

مرسی عزیزم از راهنماییت