⚠️⛔⚠️⛔⚠️⛔ **هوشیار باشید.**
حادثه در آرامگاه بهشت زهرا.
و نقل ازکسی که این اتفاق براشون افتاده.
14 تیر بود و من به اتفاق برادرم رفتیم بهشت زهرا سر مزار مادرم.
چند دقیقه بعد یک آقای شیک پوش سینی به دست سر مزار مادرم اومد و به ما دوغ تعارف کرد. یک سینی تمیز و زیبا با چند لیوان بلند کاغذی که نی هم داشت. هوا خیلی گرم بود و من هم هوس دوغ کردم. دوغ رو برداشتم. اون آقا به برادرم تعارف کرد. چندین بار. ولی برادرم ترسید فشار خونش رو دوغ بیاره پایین، برنداشت. خلاصه من هم از اون آقا تشکر کردم و او رفت.
من دوغ رو خوردم و رفتم کنار جدول نشستم. لیوان خالی دوغ رو همونجا گذاشتم. بعدش دیگه یادم نمیاد تا سه روز بعد.....
من به خواب رفته بودم. برادرم به زور من رو داخل ماشین میزاره میبره سمت خونه. بسرعت میرونه و به دوستم زنگ میزنه. فکر میکنه فشارم افتاده. من رو میبرن درمانگاه. دکتر به من اکسیژن وصل میکنه. سِرُم میزنه. فشارم 6 بوده.
میبینه فشارم بالا نیومد. سِرُم دوم و سوم.
بالاخره فشارم میرسه به 8 و میگه کار دیگه ای از دستش برنمیاد. من رو میبرن بیمارستان پیامبران
سِرُم وصل میکنن و میفهمند که مسموم شدم. بعد من رو میبرن CCU.
روز بعدش مرخص شدم، ولی یادم نمیاد. سه روز کلاً چیزی بخاطرم نیست.
جواب آزمایش خون اومد.....
34 واحد کلونازپام که دو واحدش کشنده است.
7 واحد فنوباربیتال و الکل و الکل صنعتی و...
قصدش کشتن من بوده و بعدش فهمیدم قصدشون قاچاق اعضای بدن بوده.
تو بهشت زهرا. حتماً یخچال بزرگی واسه این کار و تیم پزشکی و شاید شیمیست که همچین معجونی رو ساخته بود و خلاصه زنده موندم.
من مطمئن شدم که باندهای بزرگی هستند که کارشون قاچاق اعضای بدنه و چه قدر بچه هایی که قربانی میشن.
اگر برادرم هم از اون دوغ بیهوش کننده خورده بود الان خدا میدونه ما در چه وضعیتی بودیم.
لطفاً اطلاع رسانی بفرمائید تا انشاءالله هیچ *** دیگری با چنین دام های وحشتناکی روبرو نشود.
??
آره ما یه مشتری داریم که از کارکنان بهشت زهرای تهرانه و دیروز میگفت این اتفاق افتاده.
خانوما و آقایون جوون رو بیشتر هدف قرار میدن که اعضای بدن مرغوب تری دارن. میگفت تا الان 7 تا خانوم و 3تا آقا کلاً گم شدن و انگار پلیس هم یه هشدار اَلَکی تو اخبار ساعت 11 داده که وحشت بین مردم پیش نیاد.
? تو خیابون از دست غریبه ها هیچی نخورید حتی اگه خیلی گرسنه یا تشنه باشید.
1401/05/09 02:01