مادران اسفندی

9 عضو

چرااااا

1399/04/10 22:43

پاسخ به

من ناراحتم ?

چراااا

1399/04/10 22:43

دلم نمی‌خواست خونم بالاسر مادرشوهر باشه اصلا اون ماهه اما من ایراد دارم انگارخودمو مسوول میدونم اگه حواسم بهش نباشه حس عذاب وجدان دارم دوسداشتم مثل بقیه دورباشم و به اندازه محبت کنم

1399/04/10 22:45

من خونه خودم راحتم امافوت پدرشوهر باعث شده همه انتظارشون از ما باشه و چون تنهاست هرررروز بهش سر بزنیم اگر نریم مشکلی پیش نمیاد و کسی جرات حرفی نداره ک بزنه اما بعدش دیگه من با خودم درگیرم که وای نکنه کوتاهی کردمو باید فلان میکردم

1399/04/10 22:50

میگم ک اگه زن اهل تعریف بود بهتر اما کلا ساکته منم راحت نیستم باهاش

1399/04/10 22:51

درکل من ذاتا خجالتی ام نمیدونم محدودم مودبم موذبم نمیدونم وگرنه جاری قبلی من خودش می‌ره اونجا میپزه میخوره جمع می‌کنه می‌ره من هیچوقت اینکارو نمیتونم کنم

1399/04/10 22:52

پاسخ به

میگم ک اگه زن اهل تعریف بود بهتر اما کلا ساکته منم راحت نیستم باهاش

میفهمم سخته منم زیادبامادرشوهرم حرف ندارم خب تفاوت سنی زیاده طبیعیه دیگه

1399/04/10 22:53

مگه دختر نداره

1399/04/10 22:56

خودتو اذیت نکن هر *** حرف زد بگو بچه کوچیک دارم الکی بگو من از خدامه همش برم پیشش ولی با بچه کوچیک سخته

1399/04/10 22:57

3تاداره ولی نمیان ?یکیش دوره فقط آخرهفته میاد یکیش شوهرنداره مریضه توخونه خودش در نمیاد یکیشه ک نزدیکه زیاد نمیاد

1399/04/10 22:59

خوب اون که نزدیکه باید بیاد بعد از تو توقع دارن اصلا خودتو اذیت نکن

1399/04/10 23:00

به فکر خودتو بچت باش

1399/04/10 23:00

پاسخ به

خودتو اذیت نکن هر *** حرف زد بگو بچه کوچیک دارم الکی بگو من از خدامه همش برم پیشش ولی با بچه کوچیک سخ...

دقیقا الان امروز تولد مادرشوهرمم بوده خواهر شوهرم پی ام داده سلام برو تاوضعینای وات پاک نشده بهش نشون بدهبرا روحیه اش خوبه منم یه لحظه بهم برخورد انگار بانوکرش حرف زد منم نوشتم شرمنده نمیتونم دارم بچه میخوابونم اونم نوشت دشمنت شرمنده گلم ?

1399/04/10 23:01

پاسخ به

خوب اون که نزدیکه باید بیاد بعد از تو توقع دارن اصلا خودتو اذیت نکن

الان شرایط یه هفته اس خاص شده همه کرونا دارن قرنطینه ان بجز منو شوهرم

1399/04/10 23:02

پاسخ به

دقیقا الان امروز تولد مادرشوهرمم بوده خواهر شوهرم پی ام داده سلام برو تاوضعینای وات پاک نشده بهش نشو...

بعد مثل خل و چلا نشستم با خودم میگم نکنه کاربدی کردم نرفتم ???

1399/04/10 23:03

میدونی حرفم اینه ازین ک همیشه دردسترسم بدم میاد

1399/04/10 23:05

رو نده خواهر من بذار بفهمن که هر وقت خودت بخوای بری نه هروقت اونا بخوان دست خودته

1399/04/10 23:15

پاسخ به

رو نده خواهر من بذار بفهمن که هر وقت خودت بخوای بری نه هروقت اونا بخوان دست خودته

?

1399/04/10 23:16

مرسی که جواب دادی ?

1399/04/10 23:17

فدات شم قربونت برم. ولی همه اینا دست خودته احترام بذار رو نده اینجوری عزیزترم هستی اصلا هم عذاب وجدان نداشته باش

1399/04/10 23:20

تو خودت یکی باید بیاد کمکت همه میدونن بچه کوچیک چقدر سخته

1399/04/10 23:20

پاسخ به

فدات شم قربونت برم. ولی همه اینا دست خودته احترام بذار رو نده اینجوری عزیزترم هستی اصلا هم عذاب وجدا...

اتفاقا همیشه همینطور بودم جاریمم بخاطر همین یکم بامن خوب نیس چون با احترام برخورد کردم اونا هم همینطور فقط مشکل الان اون عذاب وجدان خودمه ک بقول شما باید باخودم کارکنم

1399/04/10 23:23

کوکو کدوسبز

1399/04/10 23:23

??

1399/04/10 23:23

پاسخ به

تو خودت یکی باید بیاد کمکت همه میدونن بچه کوچیک چقدر سخته

دقیقا?

1399/04/10 23:23