معنای زندگی

507 عضو

پاسخ به

???

نمیگین ادم هوس میکنه

1401/09/06 22:04

پاسخ به

?مرسی خواهر فتبارک الله

بچه خوبی باش

1401/09/06 22:06

ولی الان از وقتی آوردن تا حالا بچه خوابه بیدار نمیشه.دیر بیدار شد

1401/09/06 22:22

پاسخ به

باش عشقم

فدات بشم خیلی دلتنگتم ولی باس برم

1401/09/06 22:22

پاسخ به

شوهرم اینجاست فداش شم انشالله سکینه خانومه

خدا نکنه زهرا داداش

1401/09/06 22:22

پاسخ به

Worse snobbery

اسنوبیسم بدتر ؟ انگلیستم ک داغونه هن ?

1401/09/06 22:45

پاسخ به

می‌خوایم ببریمش به تمساح داریم روپایی میزنم بهش نشون بدیم???

ول کن بابا الان دعواشون میشه ? الان میاد میگه عه وا با شوهر من چت نکنید انگار بزور اوردیمش داریم باهاش میحرفیم

1401/09/06 23:06

نمیدونم

1401/09/06 23:11

پاسخ به

پس لطفا درتو بزار کمتر حرف بزن تا ببرمش

با دوست من درست حرف بزنا

1401/09/06 23:13

پاسخ به

زنت کو گزاشتتت اینجا

اینا باهمن اینگاری نشستن کنار هم ایستگاه گرفتن

1401/09/06 23:16

پاسخ به

جمع کن بخور ?

تو دهن کثیفت

1401/09/06 23:21

پاسخ به

خفه اسکول

چپه کسخول

1401/09/06 23:23

پاسخ به

مهم نیس مردی یا زن والله من به قسم زنت توجه کردم هرچند معلوم نیی شما دوتا چکاره هستین لطفا بیخیال من...

میتونستی نکنی مطمعن باش هرچی باشیم از تو چش سفید بدتر نیستیم جواب ریپمو نده

1401/09/06 23:33

خانوما بااجازتون من لف میدم چون اگر ایشون اقا باشن همسرم از من دلگیر میشن بخاطر حضورم دراینجا
شبتون بخیر خدانگهدار

1401/09/06 23:36

پاسخ به

چون دو تا رو با هم میگیره نمیدونه واسه کدومه واسه من چیز های گفت گفتم شوهرم بعد گفت پس شوهرت یک دعا ...

شما هم به این رجبی زنگ زدین جدی این چیزارو میگه نمیترسین دعا تو قبرسون این حرفا وقتی این چیزارو قبول کنید ناخوداگاه تو زندگیتو پیش میاد چون دارید تلقین میکنید به خودتون

1401/09/06 23:59

پاسخ به

این یعنی نیش کنایه میزنی اومدنت به هیچ دردی نمیخوره

آخ رحمت به پدرت
آره بخدا باید بگم فردا
به علاوه خودمم غذا درست کنم برای پدرم
نمی خوام چیز ساده بزاره جلوشون
به شوهرم میگه هیچ نمی خواد بیاری یه دوغی بیار فقط
از ناراحتی فقط در رو بستم اومدم تو اتاق
فردا باید با این وضعم هم اخم کنم هم غذا بپزم هم تا *** برم جرات نداره مخالفت کنه باهام ولی دیگه دوست ندارم اون کاری کنه

1401/09/07 01:29

پاسخ به

بخدا تنهایی بهتر تایکی همش رواعصابت باشه

آره والله صد رحمت تنهایی
برا ظهر من سوپ خالی میده
برا شوهرم شب یه عالمه آبگوشت داد حلقش
تمیزی خانه می کنه و کنایه و طعنه و طرفداری نا حق از بچه اش و غذا هم هیچ
بخدا سه روزه با کیک و شیر سیر میشم

1401/09/07 01:55

پاسخ به

الان اکثرا مستاجرن دل ادم خوش باشه خونه مهم نی چرا غصه اینجور حرفا رو میخوری اخه من تبریک گفتم به خا...

آره والله دلشان الحمدالله خوشه
اصلا دوست ندارم باهاش حرف بزنم خودش پرسید فلان چیزو گرفتن گفتنم آره دو تیکه چیز دیگه ام گرفت سریع میگه چه ارزش داره زندگی نیست که آدم مستاجر باشه

1401/09/07 02:03

پاسخ به

چند سالشه؟ من نمیخواستم نگاه کنه مامانم نذاش??تصویری با خالم حرف میزنیم نشون میده

دو سال همونیم چشای دخترم دور از حالا اونحوری شد دیگ گوشی هم ندادم دستش

1401/09/07 02:28

پاسخ به

دیدی بهش گفتم عکس رو

منم دیشب همه چی صفر تا صد با خواهرشون و دامادشون گفتم. بعد دیوثا به من میگن مشکلتون چیه گفتم اولش پول میگه پس پولاش چی میشه گفتم من نمیدونم چی میشه از خودش بپرسید. 7 ساله به من پول نداده حتی پول آرایشگاه نداده سالی یکبار اگر لباس خریده هزار منت گذاشته بعد به من میگه منبعد خرج مادرم هم هست. یخجال من 5 ماهه خالیه یه دکتر پول نداره ببره . من دیگه با این وضعیت نمیتونم ادامه بدم. بعد خواهرش پررو میگه نه این حرفو نزن تو هم پولاتو باید بدی بهش شرایط اقتصادی سخته گفتم شرمنده شرایط سخطه مشکل خودشه بره کلیه اشو بفروشه بده مادرش به من مربوط نیست اما از خرج و مخارج خونه چیزی کم نزاره
اینقدر رو دارن بجا خجالت زر میزنن
بعد خواهرش میگه حالا ماهی 500 به مادرم بدید چیزی نمیشه که گفتم هزارتومان از حقوقش نمی‌مونه امروز حقوق میگیره به ثانیه نرسیده پولاش می‌ره قسط و خرج چیزی نمی‌مونه

1401/09/07 08:20

حتی برگشتم گفتم اینقدر فکرش مریضه میام خونه باباش یکم مچ پام معلوم بشه میگه بپوش داداشم و داماد هیزن بهت نظر دارن. گفتم آبجی درباره خودتم هم بد و بیراه میگه با همه جنگ و اعصاب داره همشم همیشه شما منو مقصر دونستید ولی پشت همه جریانات خودش بوده

1401/09/07 08:31

خواهرش قسمم میداد یه وقت به جاری هات نگی اون دوتا هر روز خدا خدا میکنن شما دوتا طلاقی بشید از حسادت زندگیتون دارن می‌ترکند. تورو خدا نرو دنباله پرونده نگیر بزار حل بشه .
گفتم اگر میخواد بمونه باید تعهد بده دیگه نزنه صفرتا صد خرج زندگی بده من و خانوادم احترام بزارم. مانع پیشرفت و شادی منم نباشه. منو کرده یه زن افسرده عصبی

1401/09/07 08:34

حالا من نمیدونم واقعا اینا چقدر بفکر حفظ زندگی ما باشن. چون دیشب شوهرم بعد این جریانات گفت خودمم میرم درخواست میدم گفتم برو بده

1401/09/07 08:38

ولی فکر کنم دامادشون گوشی رو گذاشت رو ضبط گذاشت رو میز عوضی همه چی ضبط کرد

1401/09/07 08:44

شوهرم تازه قاطی کرده بدتر ؛گفته خودم میرم دنبال کارای دادگاه و منو از همه جا بلاک کرده

1401/09/07 08:53