معنای زندگی

507 عضو

پاسخ به

من خارش واژن دارم از دیروز چیکار کنم ی مترونیدارول و چرک خشک کن خوردم

داخل وا..ژن؟

1401/10/14 01:15

از الان نزار بفهمه خواستگار داره

1401/10/14 09:50

پاسخ به

ولی خودش میگه بزرگ که بشم اینقدربزرگ که برم ازش بپرسم چرااینکاروکرد.اصلآکرده یابهش تهمت زدن مثل مینا...

سلام ببخشید قضیه مادرش چی بوده

1401/10/14 10:01

پاسخ به

ولی خودش میگه بزرگ که بشم اینقدربزرگ که برم ازش بپرسم چرااینکاروکرد.اصلآکرده یابهش تهمت زدن مثل مینا...

وای مینو نکنه این خواهر شوهرت ک ب توتهمت زد ب مادر دخترت هم تهمت زده؟؟

1401/10/14 10:03

پاسخ به

از هرچی بترسی سرت میاد چون از بس بهش بها میدی تا ب واقعیت تبددیل بشه پس ترست رو خاک کن لطفا درضم هر ...

آناجان شماتحصیلاتت تاچقدره که ماشالله این همه آرامش میدی ازطرزفکرروشنت خیلی خوشم امده کلا آرامش میدی آدمو جوری میشه که دوست داره باشجاعیت کارشوبکنه

1401/10/14 11:46

مینو اماکاش قضیه مادرشم به کسی نگید
بگید اختلاف داشتن جدا شدن

1401/10/14 12:22

پسرم هی پایین شلوارش و میزد بالا میگف ببین ? من فک میکردم میگه پاهاش داغه تب داشت اخه ? طفلک میگفت بابا کجاس برم پیش بابا
نگو بچه این زنه زده بودم تو پاش زخم بوده میخواسته نشونم بده

1401/10/15 01:39

پاسخ به

اخه مشکلات مااصلابخاطراین نیست

حرفهات رو از خیلی وقت پیش شنیدم آجی
خانواده همسرت و خود شوهرت از فرهنگ پایینی برخوردارند
وقتی قبول کردی رفتی توشان بپذیر که باید خودتو عوض کنی نزاری بهت توهین کنن اونم نه با زبان درازی با خونه داری خوب و رفتار پسندیده و یه مادر نمونه بودن که جای حرف باقی نزاره

1401/10/16 13:26

من خودم با مردی ازدواج کردم از لحاظ های دیگه فکر کنی خوبه اما از حیث خرج کردن خسیسه ..اینو دوران نامزدی دیدم و فهمیدم اما دوسش داشتم ادامه دادم و ترس بهم زدن هم داشتم و این یعنی حمااااااااقت
آبرو داری زیاد کردم کسی نفهمه اما الان برا بارداری به مشکل برخوردم
چون بارداریم پرخطره باید برم خصوصی اما چون بحث داریم می خوام تنها برم دولتی و فقط امیدم به خداست اما تلافی رو درمیارم حتما ....تو سیسمونی خریدن به مشکل برخوردیم اینا همش نتیجه و تاوان اشتباه من بوده و می‌پذیرم
ریحانه جان منظور آنا و ما ها هم اینه بعضی گرفتاری ها نتیجه تاوان اشتباهمونه و وقتی اینو بپذیری با زندگی راحت تر کنار میای

1401/10/16 13:34

پاسخ به

چرا

اخه اونایکم طرزبرخوردشون باهام خوب نیس

1401/10/16 14:03

دوستان بچه های شما سهام عدالت دارند؟ چجوری ثبت نام‌کردید؟

1401/10/16 14:59

هر وقت تو این کارت کم آوردی یاد رسول خدا بیفت که دلسوزانه کاری می کرد به جاش فقط توهین می شنید پس به خاطر خدا صبوری کن خواهر تو به یکی حرف میزنی شاید اون نپذیره ولی اطرافیانش چهارتا درس می گیرن و این صدقه جاریه میشه برات

1401/10/16 15:41

پاسخ به

اناجان همه حرفات درست هست گفتن این حرفها ی تلنگر ب ریحانه است تا خودش روپیدا کنه و افکار پوسیدش رودور بریزه اینکه بخاد شوهرش وخانواده اونو عوض کنه شدنی نیست حرفهات ی سیلی خواهرانه بود براریحانه ونیاز زندگیش بود

1401/10/16 17:46

پاسخ به

ولی دیگ احساساتی نیستم میخوام اینقد قوی بشم ک حتی اگ جداشدم بتونم ازپس خودم بربیام

دست خودت نیس خواهر درکت می کنم
منم اخلاق بدی دارم کم کم ناراحتیم هارو بروز نمیدم جمع میشه بعد از پنج سال می خوام رو کنم اونم جوری که منجر به جدایی بشه و واقعا می دونم همچی به ضررم تموم میشه از هر لحاظ ولی چاره ندارم اخلاق گندم و غرور و کینه ای بودنم رو نمی تونم کنار بزارم

1401/10/16 19:20

پاسخ به

من ک قبول ندارم نبات رو ولی برام ی سوال پیش اومده باکمال پرویی میپرسم ما ک نماز میخونیم واونایی ک نم...

درست ترین حالت ممکنش اینه ک باید با شامپو بچه کامل بشوریش قبل رابطه
من شرعیش رو نمدونم ولی اینکه مرد خودش با رضایت خودش بخاطر اروم کردن زنش این کاررو بکنه خیلی فرق داره با اینکه بیخبر باشه وزن یه چیز خوراکی ب اونجاش بماله و ب شوهرش بده بخوره
جداازاون من تا خود امروز دوبار ب همسرم اجازه ی همچین کاری دادم خوش ندارم بخاطر اروم کردنم لب به جایی بزنه ک من پریود میشم باهاش و دستشویی میکنم
خود همسرمم پا گذاشته روهوسش وتاامروز جز چندباری ک من لجاجت کردم اجازه نداده من لبم ب پایین تنش بخوره تنها حرفشم اینه میگه لبات حیفه ک بخواد ب اونجام بخوره و ارزش لب تو بالاتراز شهوت منه
همین حرفش دنیایی ارامشه

1401/10/17 06:09

پاسخ به

خب بخندن توباید خوشحال باشی دخترعموی من توهیچ شرایطی از کنارهمسرش جدانمیشه هیچ وقتم خجالت نمیکشه برع...

یکبار یکی گفت انگار شوهرشو میدزدن?? منم ی نیش خند زدم بهشون

1401/10/17 09:38

پاسخ به

چرا مجبور بشین باهاش حرف بزن من یه بار ب همسرم گفتم بشین کارت دارم بعد گفتم هیچی نگو تاوقتی حرفم تمو...

هی خواهر صد بار گفتم ولی چ فایده اون از اول میره سر خونه اخر اصلانم اعصاب من براش مهم نیست

1401/10/17 09:41

دعا کنین ماشین ب اسممون در بیاد?? راحت بشم

1401/10/17 09:44

پاسخ به

ای جانم چندسالشه

4سالشه بزرگم

1401/10/17 09:52

دلی شرمنده دخترم بیدارشدمنم روستام خونه پدرم
نمدونم آرندان رواومدی یانه اهل اینجام
بعد مادرم اینا همه صبح زود رفتن مریوان دیگه کارهای خونه بامنه برم جمع وجورکنم ونهارحاضر کنم

1401/10/17 10:06

1ساله خبری نیس

1401/10/17 12:43

من مادر شوهرم خوبه تنها بدیش اینه حسوده من هر چی میگیرم باید برا اونم بگیرم

1401/10/17 13:00

پاسخ به

شوهرمم ک کارش جوریه ک خیلی نمیتونه تعطیل باشه ولی خودمم میرمم خونه مادرشوهرمم خونه دوستامم

خوبه پس من هفته ای 2بارفقط خونه مادرم میرم

1401/10/17 13:00

من برم کتلتموسرخ کنم

1401/10/17 13:02

آنا جان فکر میکنم که تو بخاطر ریحانه ناراحت شدی اما بزار منم یه چیزی بگم
من چندساله تو گروه های مختلف نی نی پلاس هستم تو بیشتر گروها هم ریحانه بوده و از مشکلاتش گفته همیشه و خیلی از اعضای مختلف گروها همین حرفای تو و خیلی بدتر از حرفای تو بهش گفتن من خودم شاهدم که ریحانه همیشه از حرفاشون ناراحت شده و لفت داده از گروه یا اینقد از مشکلاتش گفته و بقیه براش نظر دادن بدش آمده که بعدش آمده تو گروه حرفی زده هیچکی جوابشو نداده

1401/10/17 13:33