راه های همسرداری

19 عضو

با این که شوهر کردم و ملی دور شدم ازش هنوز فکرم راحت نیس

1400/05/13 20:13

چون مامانش و شوهرش نمیدونن مجبورش میکنن زنگ بزنه ب باباش

1400/05/13 20:13

پاسخ به

با این که شوهر کردم و ملی دور شدم ازش هنوز فکرم راحت نیس

?

1400/05/13 20:14

هنوزم قصد دست درازی داره؟

1400/05/13 20:14

پاسخ به

هنوزم قصد دست درازی داره؟

دیگه بجز در کنار شوهرم نرفتم خونه

1400/05/13 20:15

پاسخ به

دیگه بجز در کنار شوهرم نرفتم خونه

دیگه خاهر من تف سربالاس نمیتونی کاری کنی یا ب کسی بگی
فقط سعی کن باهاش تنها نشی

1400/05/13 20:15

اره نمیتونم اینجا هم کسی کسیو نمی‌شناسه که اومدم

1400/05/13 20:16

چیکار کنم وقتی گیر میدن بهم میگن رنگش بزن

1400/05/13 20:16

شوهرم خیلی رو احترام به پدرو مادر حساسه

1400/05/13 20:16

اون اولا گیر میداد دستشو ببوس ?

1400/05/13 20:17

پاسخ به

چیکار کنم وقتی گیر میدن بهم میگن رنگش بزن

بزن ولی سرسنگین

1400/05/13 20:17

ب قولا تف سربالاس

1400/05/13 20:17

یا باید بگی و پی همه چیزو ب تنت بمالی یا تو دلت بمونع و سنگین باشی تو رفتاروحرف زدن باهاش

1400/05/13 20:18

نمیدونی چه عذابیه

1400/05/13 20:18

پاسخ به

نمیدونی چه عذابیه

میدونم

1400/05/13 20:18

میدونم

1400/05/13 20:18

همین موضوع باعث شده از خدام باشه شوهر کردم شهر غریب

1400/05/13 20:19

پدر ی استوره اس تو ذهن همه

1400/05/13 20:19

ولی پدر تو ...

1400/05/13 20:19

چاره چیه

1400/05/13 20:19

اسمت چیه سنت

1400/05/13 20:19

ولی به جاش یه پدر بزرگ داشتم همه جوره هوامو داشت که اونم مرد .?پدرشوهرمم مرد .

1400/05/13 20:19

شوهرت اگه خوبه جای همش حسابش کن

1400/05/13 20:20

پاسخ به

اسمت چیه سنت

میشه نگم؟ یهو یه نفر آشنا باشه .ولی 21سالمه

1400/05/13 20:20

پاسخ به

شوهرت اگه خوبه جای همش حسابش کن

اونم خب مثل هر مردی هم خوبی داره هم بدی

1400/05/13 20:20