راه های همسرداری

19 عضو

بچه ها اگ هستین ب کمکتون احتیاج دارم

1400/05/13 23:05

من. نظرمه. با پدرش. قطع. ارتباط. کنه. آخه واقعان وحشتناکه اون. پدرو. باید کشت

1400/05/13 23:31

ب شوهرش. الکی. بگه. مثلان ی پولی. قرار. بود. بده. ب. من. نداد

1400/05/13 23:31

چند. سالش بود

1400/05/13 23:32

قبل. ازدواجشم. این. کارو. میکرد

1400/05/13 23:32

پاسخ به

کسی که باباش عوضی باشه

سلام خوش اومدی
من دوستم این مشکل و داشت

1400/05/13 23:46

پاسخ به

با این که شوهر کردم و ملی دور شدم ازش هنوز فکرم راحت نیس

این مشکل از خاطرت نمیرع
مگر با روان درمانی

باید بری پیش روانپزشک
روانشناس نه
ذهنت و پاک کنه با هیپنوتیزم از ایم خاطره

1400/05/13 23:47

پاسخ به

شوهرم خیلی رو احترام به پدرو مادر حساسه

یه دعوای سوری راه بنداز بین بابات و شوهرت

1400/05/13 23:47

پاسخ به

من اعصاب خیانت دیدن ندارم اصلا که تازه بخوام‌سکوت کنم. پریسا تو چقدر ریلکسی

خوب این میخواد طلاق نگیرع
قرار باشه طلاق نگیره باید قبح قضیه رو نریزه
وگرنه قطعا بعدش خیلی عادی تکرار میشه
دوست من شوهرش و زرتی بخشید
الان شوهرش دختر جلوی دوستم میاره خونه
میگه دوست دارم بیارم
تو هم که نمیری طلاق بگیری هستی

1400/05/13 23:49

پاسخ به

به مامانم چی بگم بگم شوهرت عوضی و خیانت کاره‌. مامان من آنقدر سادست. بعضی وقتا از دست اونم عصبانی می...

خوب همه بچه ها گریع میکنن منو ببر بیرون
الان جامعه باز شده مردم اگاه شدن
قدیم اصلا فکر هیچ *** به این نمیرسید پدری بتونه این کارو بکنه...

باید به مادرت میگفتی تا ادامه پیدا نکنه
حالا که نگفتی دیگه لازم نیست الان گفته بشه

1400/05/13 23:51

یه خاطره سوری بساز از بابات
مثلا یه تنبیه که برات گرون تموم شده یا چیزی
بگو وقتی زنگ میزنم استرس میگیرم. یادش میفتم

1400/05/13 23:52

الکی تشنج کن نمیدونم یه چیزی

1400/05/13 23:53

بگو یاد اون خاطره میفتم گیر نده زنگ بزنم

1400/05/13 23:53

من یه دوست داشتم بابام برای اینکه از سوسک نترسه سوسک انداخته بود تو تنش به جای تنبیه

1400/05/13 23:53

دوستم لال شده بود دو سال

1400/05/13 23:53

بعدش هم لکنت زبان گرفت

1400/05/13 23:53

یه همچین چیزی الکی تعریف کن. بعد بگو یاد اون خاطره میفتم دست و پام میلرزه نمیدونم استرس میگیرم قلبم ذرد میگیره

1400/05/13 23:54

از این چیزا

1400/05/13 23:54

که اسم تجاوز نیاد وسط
ولی دید اونم نسبت به بابات از این حجم خوبی خارج بشع
گیر بهت نده

1400/05/13 23:54

حالم خیلی بده .امروز هم یاد خاطره های بدم افتادم هم شوهرم نمیدونم چش بود سر من خالی کرد?

1400/05/14 00:39

مگ با مامانت رابطه. نداش

1400/05/14 00:41

چرا

1400/05/14 00:46

حالم از خودم بهم میخوره

1400/05/14 00:46

?

1400/05/14 00:51

پاسخ به

حالم از خودم بهم میخوره

لعنت. ب پدرت.

1400/05/14 00:59