مامانای خرداد و تیر و مرداد ۱۴۰۰

219 عضو

چته

1400/01/04 11:59

پاسخ به

نه من گوشیشم بزنم جواب میده فقط خجالت میکشم

اه چ خوب من س هفتس ب پیجش پیام دادم ک پرولوتون کامل بزنم یا نصف هنوزم جواب نداده منم دوسوم میزنم

1400/01/04 13:01

پاسخ به

حوصلم پوکید?

من که می خوام بخوابم???

1400/01/04 17:31

حالا دیگه با من بحث نکن پاشو بیا منو ببر حموم?

1400/01/04 18:07

پاسخ به

اوهوم فک میکنم خیلی تحت تاثیر هورمونم

هممون همینیم من رزا ک مث همیشه شلوغ میکنه بازی میکنه یکم ک سرصداش بیشتر میشه و هی منو صدا میکنه گریه ام میگیره ?

1400/01/04 19:11

پاسخ به

همه هم توقع زاییدن پری دارن ازم همش میگن?

ب همه بگو بیاین شما جای من بزایین

1400/01/04 19:26

پاسخ به

نه بابا انقد که دکترا تو این مدت منو دیدن، شوشو اصلا ندیدش

دکترا با باسنت چیکار دارن خواهر بده شوشو ببینه صفا کنه

1400/01/04 19:42

پاسخ به

آره دیشب گفت بهم?

بگو سیاهشم عشق است مدل 1400تازه اومده ب بازار?

1400/01/04 19:44

پاسخ به

یه ساعته شوهرم گفته حاصرباش بیام ببرمت خونه مامانت هتوزنیومده

ول کن دعوا نگیر الکی روز تو خراب نکن مردا همه اینجورین خونه مادر خودشون بخای بری ی ساعت جلوتر آماده ان توهم بعد داری میری خونه مادرش تلافی کن دیر آماده شو اما الان دعوا نکن

1400/01/05 10:47

خو اون مامانش بالاسرمه اصلا واینمیسه ک من حاضربشم خودش میره میگ توهم بیا?

1400/01/05 10:48

ولی اگه شوهر آدم بلا نسبت عوضی باشه خیلی بد میشه خداروشکر ک شوهرامون خوبن

1400/01/05 13:12

حالا دیروز مادرشوهرم ب اقام میگه ناهار بیا اینجا میگه مرسی میگه بیا برا زنتم ببر آقام میگه ممنون غذا داریم

1400/01/05 13:21

پاسخ به

جدی میگی آخه چجور آدم نبینه بچشو من اصصلا نمیتونم

بیا مادرشوهر منو ببین یاد بگیر

به حرفش گوش ندی پوره ت میکنه و میگه نبینمت

عین بچه دو ساله رفتار میکنه با آدم
میگه گوش نکردید به حرفم بعد تنبیه میکنه

1400/01/05 14:04

سارا کم مونده بیای بگی بچه ها من میتونم راه برم طبیعیه تو بارداری

1400/01/05 17:12

پاسخ به

به دکترم میگم ..تومیخوردی معدت گرم میشد؟؟

من آهن و کلسیمی ک دکتر بهم داد میخوردم تهدع شدید میگرفتم فرداییش

1400/01/06 10:22

پاسخ به

این مای بیبیا چن ماه تاریخ استفاده دارن؟

خب الان زوده نخر بزار با وسایلای بهداشتی یکی دوهفته مونده ب زایمانت بخر

1400/01/06 12:10

شیطونه میگه پاشم برم شاه عبدالعظیم که روانیش کنم....

1400/01/06 15:40

پریشب که تو پذیرایی خوابید و ازش ناراحت بودم... سرش روی کوسن بود
دیروز حسابی گردن درد داشت
منم همش می خندیدم و می گفتم آه من گرفتت ، اون ناله می کرد من می خندیدم
خودش دیگه از خنده من خنده اش می گرفت
ناهارش هم خونه مادرشوهرم بودیم
تا مادرشوهرم می رفت تو اشپزخونه نیشگونش می گرفتم و اون ناله می کرد مامانش هم بهش می گفت برو امپول بزن رگ گردنت باز بشه?

1400/01/06 15:48

اونا که در هر صورت دارن حال میکنن ما هی حرص میخوریم

1400/01/06 16:05

پاسخ به

مبینا مگه تو تاریخ زایمانت بعد من نبود ؟ چرا یهو هفته ات از من بیشتر شد ی هفته رو جهشی خوندی ؟ ?

تو انومالی هفته ام رو بیشتر زد

1400/01/07 11:45

پاسخ به

بیکار نیستم خواهر امروز میرم دکتر بخاطر اون صفا دادم جنگل بود?

از خجالت بوده?

1400/01/07 11:53

دخترم خیلی حوصلش سر اومد دلم براش میسوزه

1400/01/07 12:10

پاسخ به

تصویر

???مبارکت باشه

1400/01/07 13:58

نه دیر نمیشه ولی پیام بهش بده اگه میتونی

1400/01/07 17:39

خودمم1کم سرفه دارم
اما مال اون زیاده

1400/01/07 19:47