پاسخ به

قوی باش دختر همبن جریانت کوچیک از ماها ادمای قوی میسازه

درسته
اما لامصب لامصصصب نقطه ضعفم سعیدِ?

بچه ها تو کالسکه دلیجان ها چ مدلیش رو تحقیق کزدین گرفتین راضی بودین؟

پاسخ به

اومدی رشت

تازه بیدارشدم ازخواب آقام ماشینو بشوره راه بیوفتیم

خوبم یه کیک و رانی زدم الان

تحمل قند 2 ساعته

بچه ها کسی ست بیمارستانی مارک عزیز ب ب نگرفته ؟؟؟؟

پاسخ به

باید مثانم پر باشه؟

سلام خالی خالی هم نباشه

پاسخ به

دوست نداشتی مگه

چون بچه اولمه خیلی برام فرقی نمیکرد مهم اینه که سالم باشه

فقط اخرش نفهمیدم چند هفتم

پاسخ به

شاید دکترت خیلی بی اهمیته!

نه بابا دکترم خیلی دکتر خوبیه

پاسخ به

من هر وقت میترسیدم با خودم میگفتم ب حضرت مریم فک کن تنها تو بیابون 15 سالش بود فقط بچه ای ک پدر نداش...

دمت گرم با این طرز فکرت?

جای چیز شیرین خوردن آب بخور سونو رفتم سونوگراف بهم گف چیز شیرین بیشتر بچه رو کیخابونه باورم نمیشد تا اینکه ی روز تکون نخورد من آب خوردم بعد خورد ی لیوان آب بخور بخاب پهلو چپ دستت رو شکم بزار آیه الکرسی بخون

فک کنم دخترم یه سالش بشه بدونه اسم بمونه

من بینیم لکه شده دورسینمم هم داره قهوه ای میشه یعنی تاعاقبت میمونه

پاسخ به

ممنون از راهنماییتون?

قربونت
اگه خیلی ب موضوعات روانشناسی و تربیتی علاقه داری
بزن گوگل تربیت فرزند
از حورایی. دکتر شاهین فرهنگ و مسلم داودی نژاد

اینا خیلی خوب و قشنگ مسائل رو میگن فایل دارن گوش کن

این 3 نفر چون خودم گوش کردم و خدا پیغمبری میگن خیلی قبولشون دارم

دوماهوبیستویک روزیعنی چندهفته

پاسخ به

بگردم تو هم مث منی شانس نداری?

چی بگم والا?
خدا خودش تا الان بهمون توان و انرژی داده تن سالم داذه باقیشم میسپریم ب خودش

نمیتونم ارتباط برقرارکنم

پاسخ به

الان نمیدونم تبش چنده چون تا تب سنج دیجیتالی میزارم جیغ میزنه

رزا الانم اینطوریه تب سنج دیجیتالو با بازی و سرگرم کردن قبول میکنه وگرنه تا تب سنج میدید رنگ و روش میپرید

پاسخ به

بچه ها عمر هممون یه سرانجامی داره ارزشش خیلی بیشتر از این حرفاست که یه انسان بخواد درگیرمون کنه. خیل...

????سخته ولی شدنیه

پاسخ به

ن حرفایی ک ب من میزنه تیکه میندازه اصلا ب خودم نمیگیرم چون ارزش نداره برام اما بس حرف مریضی میزنه قط...

زیادم سخت نگیرید بابا سنشون بالاس ی آه و ناله میکنن دیگه
پسرشم وظیفشه ببرتش دکتر مادرشه هاااا فکر کن این همه الان ما نگرانیم اونام بودم این همه سختی بچه بزرگ کردن برا اونام بوده یهو نمیشه بگیم زن گرفت پسره نمیشه در اختیار مادرش نباشه ک

حتی یه سری داشتم ظرف میشستم تنها بودم

با یکشیون دعوام شد پای شیر وایسادم گریه کردن(تو ذهنم?)

حالا بماند الان چقددددد از کارم خندم میگیره ولی اون موقع خیلی جدی گرفته بودم

تو ذهنم هی جوابشو میدادم، ذهن بیجورم هم باز از طرف اون بهم جواب میداد
منم گریه م گرفت???

من تپلم...
اول 93 بودم و کم کردم و شدم 90
پس فردا میرم ان شاءالله تو 23 هفته

پاسخ به

خب محلات جدا داره

داخل شهرش هستن
اونجا که بازار سنتی داره