خودمونی

1 عضو

پاسخ به

اره خیلی حال میده???

نگو دلم خواست?

1399/09/05 21:02

پاسخ به

نگو دلم خواست?

???

1399/09/05 21:02

نامزدی هم نداشتیم ما

1399/09/05 21:02

مدرسه میرفتم میومد دنبالم

1399/09/05 21:03

اینقدرحال میداد

1399/09/05 21:03

پاسخ به

نامزدی هم نداشتیم ما

عه چرا

1399/09/05 21:03

البته 6ماهی ارتباط تلفنی و دیدار داشتیم تقریبا بقیه میدونستن ولی خانواده خودش همشون میدونستن
میشه دوستی یا نامزدی؟

1399/09/05 21:03

کلاس فوق العاده داشتم برام کباب گرفته بود واااییی بوش پیچیده بود توی کلاس ابروم رفت گفتم چراساندویچ نگرفتی ??????

1399/09/05 21:04

پاسخ به

البته 6ماهی ارتباط تلفنی و دیدار داشتیم تقریبا بقیه میدونستن ولی خانواده خودش همشون میدونستن میشه دو...

دوست بودید دیگه

1399/09/05 21:04

پاسخ به

کلاس فوق العاده داشتم برام کباب گرفته بود واااییی بوش پیچیده بود توی کلاس ابروم رفت گفتم چراساندویچ ...

??الان دیگ دلم کباب میخواد دوستی نمیخواد????

1399/09/05 21:04

پاسخ به

دوست بودید دیگه

پسر خالمه همه میدونستن ولی حال نمیداد

1399/09/05 21:04

پاسخ به

??الان دیگ دلم کباب میخواد دوستی نمیخواد????

الان یه چیزدیگه میگم تا دلت بخواد

1399/09/05 21:05

پاسخ به

پسر خالمه همه میدونستن ولی حال نمیداد

یواشکی اره دیگه یه چیز دیگه اس

1399/09/05 21:05

پاسخ به

الان یه چیزدیگه میگم تا دلت بخواد

یه چیزی بگو سخت نباشه مربوط به اخر شبم نباشه???

1399/09/05 21:05

پاسخ به

یه چیزی بگو سخت نباشه مربوط به اخر شبم نباشه???

??????چشم

1399/09/05 21:05

مایکسال دوست بودیم اماخدایی بهم دست نزد عقدم کردیم یه شب اول پیش هم بودیم تاصبح نشست نگام کرد تاسری بعددیگه راه افتادیم??

1399/09/05 21:06

پاسخ به

مایکسال دوست بودیم اماخدایی بهم دست نزد عقدم کردیم یه شب اول پیش هم بودیم تاصبح نشست نگام کرد تاسری ...

حالا خوبه یه شب من دوماه ازدواج هیچ کاری نکردیم?
60شب هر شب دو بار به عبارتی میکنه 120بار از دستم رفت?????

1399/09/05 21:08

بار اول ک خواست از نزدیک منو ببینه برای اولین بار رفتم خونه خاله کوچیکم پی ام داده بودن بهش ک من اونجام اونم دیگ هی پی ام میداد رو گوشی خالم اخه من گوشی نداشتم نصف شب بود گفت بیا تو حیاط بشینیم از ترس تا صبح گریه میکردم???ساعت 6صبح بلند شدم برم خونمون دیدم اومده جلو در فرااار کردم

1399/09/05 21:11

پاسخ به

بار اول ک خواست از نزدیک منو ببینه برای اولین بار رفتم خونه خاله کوچیکم پی ام داده بودن بهش ک من اون...

وااااییییی چه باحال

1399/09/05 21:13

ترس ازچی داشتی

1399/09/05 21:13

من رو بابام بازور داد میگفت پسره یه ذره بچه اس من چطوردختر بدم

1399/09/05 21:14

پاسخ به

ترس ازچی داشتی

تا حالا فقط مدرسه با سرویس میرفتم میومدم خونه
خونه عمم دیوار ب دیوار بودم نمیرفتم اون یه شب رفتم خونه خالم گفتم میاد بعد یکی متوجه شه خونمون متوجه شن میگن عمدا رفته اونجا

1399/09/05 21:15

???????

1399/09/05 21:22

??????

1399/09/05 21:22

????

1399/09/05 21:22