👦😍پسرای مردادی😍👦

109 عضو

شاهرود

1399/09/23 09:31

پاسخ به

اینقدر ناراحت بودم وقتی دیر پسرمو دیدم?پسر 8 و نیم شب دنیا اومد و خودمم 11 شب به هوش اومدم

الهییییی....یعنی بی حسی واست عمل نکرد و بی حس نشدی؟

1399/09/23 09:32

پاسخ به

خدا حفظش کنه واستون☺

ممنون عزیزم.خدا نی نی شمارم حفظ کنه..بچه اولتونه

1399/09/23 09:32

پاسخ به

من چون دکترم تهران بود شهر خودمون دردم گرفت زودی رفتم حمام لباسامو برداشتیم رفتیم تهران برای زایمان ...

??

1399/09/23 09:32

پاسخ به

ممنون عزیزم.خدا نی نی شمارم حفظ کنه..بچه اولتونه

نه گلم دومی

1399/09/23 09:32

پاسخ به

اینقدر ناراحت بودم وقتی دیر پسرمو دیدم?پسر 8 و نیم شب دنیا اومد و خودمم 11 شب به هوش اومدم

چقدر دیر دیدین پسرتونو

1399/09/23 09:32

پاسخ به

نه گلم دومی

ااا..پس,خدا دوتاشونم حفظ کنه

1399/09/23 09:32

پاسخ به

شاهرود

جدی هم توی ماه اخر خوب جرات کردی

1399/09/23 09:33

من حاملگی بدی داشتم هرشب امپول به شکمم میزدم و انسولین هم میزدم کلا سوراخ شده بودم

1399/09/23 09:33

پاسخ به

ااا..پس,خدا دوتاشونم حفظ کنه

مرسی عزیزم

1399/09/23 09:33

پاسخ به

من حاملگی بدی داشتم هرشب امپول به شکمم میزدم و انسولین هم میزدم کلا سوراخ شده بودم

چه سخت

1399/09/23 09:33

همتون نی نی اولتونه پس ب جز من?

1399/09/23 09:33

پاسخ به

الهییییی....یعنی بی حسی واست عمل نکرد و بی حس نشدی؟

میخواست بی حس کنه ولی بی حس نشدم.مجبور به بی هوشی شدم.شرایطم طوری بود که بیهوشی خطر داشت واسم.دکترم فقط بهم گفت فقط یکیتون.گفتم اول پسرم.که خدا روشکر هر دو سالمیم

1399/09/23 09:33

پاسخ به

جدی هم توی ماه اخر خوب جرات کردی

از اول بارداری تا اخر رفتم تهران اخه دکترای شهرمون نفهمیدن مشکلم چیه من چهارتا سقط داشتم

1399/09/23 09:33

پاسخ به

میخواست بی حس کنه ولی بی حس نشدم.مجبور به بی هوشی شدم.شرایطم طوری بود که بیهوشی خطر داشت واسم.دکترم ...

اخیی?

1399/09/23 09:34

من 15روز پسرمو ندیدم..هی رفتم پشتnicuالتماس میکردم بزارن ببینم..تا اینکه اوردنش بخش فقط تو دستگاه گذاشتن ببینمش نذاشتن بغلش کنم

1399/09/23 09:34

پاسخ به

چقدر دیر دیدین پسرتونو

خیلی.اینقدر گریه کردم بعدش??
هنوزم تو ذهنم هست

1399/09/23 09:34

پاسخ به

میخواست بی حس کنه ولی بی حس نشدم.مجبور به بی هوشی شدم.شرایطم طوری بود که بیهوشی خطر داشت واسم.دکترم ...

وای چه استرسی کشیدین هم خودت هم شوهرطفلیت هم خونوادت?

1399/09/23 09:34

پاسخ به

من 15روز پسرمو ندیدم..هی رفتم پشتnicuالتماس میکردم بزارن ببینم..تا اینکه اوردنش بخش فقط تو دستگاه گذ...

چقدر سخت

1399/09/23 09:34

پاسخ به

از اول بارداری تا اخر رفتم تهران اخه دکترای شهرمون نفهمیدن مشکلم چیه من چهارتا سقط داشتم

الهییییی

1399/09/23 09:34

پاسخ به

من 15روز پسرمو ندیدم..هی رفتم پشتnicuالتماس میکردم بزارن ببینم..تا اینکه اوردنش بخش فقط تو دستگاه گذ...

الهی شما دیگه چه سختی کشیدین

1399/09/23 09:35

پاسخ به

من 15روز پسرمو ندیدم..هی رفتم پشتnicuالتماس میکردم بزارن ببینم..تا اینکه اوردنش بخش فقط تو دستگاه گذ...

تا اینکه بعد 4روز گفتن بیا بغدش کن شیر بده تو بغلم اونقدر گریه کردم...بعدش گفتن پس فردا مرخصه

1399/09/23 09:35

پاسخ به

الهییییی

شیش ساعت تو راه بودیم خیلی سخت بود اما عوضش زایمان خوبی داشتم خداروشکر

1399/09/23 09:35

پاسخ به

من 15روز پسرمو ندیدم..هی رفتم پشتnicuالتماس میکردم بزارن ببینم..تا اینکه اوردنش بخش فقط تو دستگاه گذ...

جدی؟؟؟بچه خواهرمنم ک34ب دنیا اومد با وزن1200یا1300....میرفت توی بخش نوزادان از دستگاه میاوردنش بیرون شیر میداد بهش باز میرفت تو دستگاه که

1399/09/23 09:35

پاسخ به

وای چه استرسی کشیدین هم خودت هم شوهرطفلیت هم خونوادت?

مامانم که قند داره حالش بد شد.شوهرم گریه و سر و صدا تو بیمارستان

1399/09/23 09:35