بلاگ ساخته شد.
?
1400/11/19 23:14بلاگ ساخته شد.
?
1400/11/19 23:14
سلام دختر عزیزم الان توشکممی و من 34هفته و 5روزمه
دارم روز شماری میکنم واسه دیدنت....
قبل بودن تو توی زندگیم من چطور زندگی میکردم عاخه؟؟؟
خدایا شکرت?
سلام دختر عزیزم الان توشکممی و من 34هفته و 5روزمه
دارم روز شماری میکنم واسه دیدنت....
قبل بودن تو توی زندگیم من چطور زندگی میکردم عاخه؟؟؟
خدایا شکرت?
دخترم گلم الان 35هفته و 1روزمه....
نمیدونم سزارین کنم یا طبیعی...
الان تو دلم داری تکون میخوری...
هنوز اتاقتو نچیدم...
امروز 23بهمن 1400هست....
قشنگترین هدیه خدا
1400/11/23 19:14
دخترم گلم الان 35هفته و 1روزمه....
نمیدونم سزارین کنم یا طبیعی...
الان تو دلم داری تکون میخوری...
هنوز اتاقتو نچیدم...
امروز 23بهمن 1400هست....
قشنگترین هدیه خدا
1400/11/23 19:14
آرایانای مامان....
امروز روز پدر...
سالی دیگه حتتتماااا برای باباعلی و باباغلام جشن میگیریم...
امروز من 35هفته 4روزمه...
26بهمن...
منو باباعلی نشستیم پیش هم اون داره کاراشو میکنه منم دارم ب تو فک میکنم...قربون صورتت
روز تعطیل منو بابایی
1400/11/26 17:49
آرایانای مامان....
امروز روز پدر...
سالی دیگه حتتتماااا برای باباعلی و باباغلام جشن میگیریم...
امروز من 35هفته 4روزمه...
26بهمن...
منو باباعلی نشستیم پیش هم اون داره کاراشو میکنه منم دارم ب تو فک میکنم...قربون صورتت
روز تعطیل منو بابایی
1400/11/26 17:49
امشب 36هفته و 2روزه هستی دخترقشنگم...
امشب از شدت خارش شکمم بیدار شدم...
ولی فدای سرت...
تموم ازیتات هم قشنگه...
1اسفند 1400
امشب 36هفته و 2روزه هستی دخترقشنگم...
امشب از شدت خارش شکمم بیدار شدم...
ولی فدای سرت...
تموم ازیتات هم قشنگه...
1اسفند 1400
امروز 3اسفند1400
صبح ساعت 7:51دیقه.
باباعلی الان رفت سرکار...
منم دارم میخابم...
دلم برات تنگ شده...
کی بشه به دنیا بیای بوست کنم دخترم
1400/12/03 07:54
امروز 3اسفند1400
صبح ساعت 7:51دیقه.
باباعلی الان رفت سرکار...
منم دارم میخابم...
دلم برات تنگ شده...
کی بشه به دنیا بیای بوست کنم دخترم
1400/12/03 07:54
امشب 36هفته و 6روزم...ساعت 1:39دیقه شب.
دیشب سر سزارین با باباعلی دعوام شد...
ی حرفای زد ک دلم خعععععلی شکست.
من نمیزارم کسی تورو ازم بگیره...
مگه زیر خاک باشم ک تورو دست کسی بدم تو تمام زندگی منی...
از باباعلی خععلی ناراحتم
امشب 36هفته و 6روزم...ساعت 1:39دیقه شب.
دیشب سر سزارین با باباعلی دعوام شد...
ی حرفای زد ک دلم خعععععلی شکست.
من نمیزارم کسی تورو ازم بگیره...
مگه زیر خاک باشم ک تورو دست کسی بدم تو تمام زندگی منی...
از باباعلی خععلی ناراحتم
امشب 37هفته و 3روزمه...
خونه بابابزرگ خابیدیم....
انقد شکمم میخاره ک دارم دیووونه میشم.
?
تولد خاله مرضیع رو گرفتیم...9اسفند 1400
1400/12/09 06:07
1400/12/09 06:07 
زندگی دوباره من...
روزمرگی های من ب یادگار
9 عضو
