دیدم یهو دکتر کشید درنیومد کمرم رفت بالا پاین ب دستیارش گفت محکم بگیرش کشیدن درنیومد دیدم گفت برش بزن بیشتر من قلبم تو دهنم بود یهو بچرو کشید دیدم تا درش اورد گفت چ بچه تمیزو تپلی ببین اینو ک گفت یهو انگار ارامش گرفتم چشام بستم یهو گندم گزاشتن جفت صورتم بوردنش چشام بستم انگار خواب باشم دیگه خیالم راحت شده بود بردنم ریکاوری
1402/05/31 02:25