مامانای اقدام 1401

7 عضو

اتفاقا منم یه ساعت پیش سر خونه مامانم پشت تلفن حرف زدیم گفت نه میخوام خونه بمونم چیزی نگفتم

1401/03/18 15:21

پاسخ به

باهاش حرف بزن بگو نیاز دارم به محبتت توجهت نیاز دارم لوسم کنی حالا شوهر من اصلا حرف گوش نمیده تو حدا...

ما از دیروز ی کلمه باهم حرف نزدیم

1401/03/18 15:21

پاسخ به

من اولا حق نداشتم روسری غیر مشکی طوسی سورمه ای بپوشم باباش گف بپوش رنگی حرف زد میزنم تو دهنش مگه افس...

بابا دیگه خیلی زور میگه بگو به خاطر تو من خیلی باهات راه میام تو هم یه قدم بخاطر من بیا

1401/03/18 15:21

پاسخ به

ما از دیروز ی کلمه باهم حرف نزدیم

مگه دیشب رابطه نداشتین

1401/03/18 15:22

ساعت 5 ناهار خوردیم گف خسم خیلی سرم درد میکنه بعدم تهدید کرد ک 3 روزه نزاشتی طرفت بیام بسه دیگه شب خودت نیای دهنتو سرویس میکنم بعدم خوابید تا 9 پاشد ی زره تخمه خوردیم شبم خوابید همشم درحال تلفن حرف زدن بود

1401/03/18 15:23

پاسخ به

بابا دیگه خیلی زور میگه بگو به خاطر تو من خیلی باهات راه میام تو هم یه قدم بخاطر من بیا

میگه من ده تا قدم میام تو نمیبینی

1401/03/18 15:23

بگو برام توضیح بده منم بدونم قدرتو بدونم حداقل

1401/03/18 15:23

پاسخ به

مگه دیشب رابطه نداشتین

ن خوابید منم نرفتم صب تو خواب بیداری دیدم چ دردی گرفتم داشتم خاب میدیدم اصن یهو ب ایلیا گف برو بیرون درم ببین بیدارشدم فهمیدم چ خبره

1401/03/18 15:24

پاسخ به

ساعت 5 ناهار خوردیم گف خسم خیلی سرم درد میکنه بعدم تهدید کرد ک 3 روزه نزاشتی طرفت بیام بسه دیگه شب خ...

کلا همه چیش به زوره

1401/03/18 15:24

پاسخ به

ن خوابید منم نرفتم صب تو خواب بیداری دیدم چ دردی گرفتم داشتم خاب میدیدم اصن یهو ب ایلیا گف برو بیرون...

یعینی خواب بودی بهت دست زد

1401/03/18 15:24

پاسخ به

کلا همه چیش به زوره

اره بزور بیا اینجا نرو اونجا این کارو کن اینو بپوش اصن همه چی

1401/03/18 15:25

حسنا یه فکری کن با یه مشاور خوب مشورت کن

1401/03/18 15:25

میدونی چیه اینکه بخوای همش به حرفش باشی خوب بله زندگی خوبه اون راضی ولی تو از بین میری

1401/03/18 15:25

پاسخ به

یعینی خواب بودی بهت دست زد

اره یادمه داشتم خواب میدیدم تو تیمارستانم ترسیدم درارو وا میکنم نیمتونم برم بیرون یهو ی تیری کشید دلم سوختم

1401/03/18 15:25

پاسخ به

حسنا یه فکری کن با یه مشاور خوب مشورت کن

هه مشاور اصن قبول نداره میگه ما مشکل نداریم تو سخت میگیری

1401/03/18 15:26

پاسخ به

اره یادمه داشتم خواب میدیدم تو تیمارستانم ترسیدم درارو وا میکنم نیمتونم برم بیرون یهو ی تیری کشید دل...

خب خیلی بده میدونی چقدر حالت خراب بوده اون خواب دیدی

1401/03/18 15:26

پاسخ به

هه مشاور اصن قبول نداره میگه ما مشکل نداریم تو سخت میگیری

قرار نیست اون بفهمه خودت تلفنی

1401/03/18 15:26

خیلی بد بود اصن تو خواب بدنم منقبض بود یهو انگار شکستم

1401/03/18 15:26

اینطوری نمیشه

1401/03/18 15:27

یه فکری کن منتها با داد و بیداد گریه و اینا درست نمیشه

1401/03/18 15:27

پاسخ به

قرار نیست اون بفهمه خودت تلفنی

وای ن یواشکی نمیتونم کاری کنم هم میترسم خودمو زود لو میدم دیگه همین مونده تلفنو قط کنه

1401/03/18 15:27

خانوادت پشتتن؟

1401/03/18 15:27

پاسخ به

خانوادت پشتتن؟

ن پشت اونن بیشتر

1401/03/18 15:27

اونام میگن تو همه چیو زوری میخای خب خستس ول کن

1401/03/18 15:28

پاسخ به

ببین بترسونش بگو رفتارت درست نکنی میزارم میرم

ظهری گفتم میرم گف برو

1401/03/18 15:28