پاسخ به

میشناختم دیده بودم رفتارشو دو بار با خواهرش ولی گفتم من زنش میشم اینجوری ک حرف نمیزنه باهام بهشم گفت...

خدایی راست میگه مردا رو زناشون بیشتر غیرت دارن

پاسخ به

اره حوصله نداش ک رف بیرون بگو حوصله منو نداشته

نه عزیزم الان که می‌خواست تو رو اذیت کنه

روز خواستگاری ی کلمه فرصت شد حرف بزنیم گفتم من چادرنمیپوشم گف باشه کنار میایم باهم محرم شدیم شمال رفتیم گف چادرو دربیاری برمیگردم تهران اشکمو دراورد

اومدن هانا

میگم بیمارن شوهر من یه مراسمی از طرف ما باشه اینقدر حرصم میده اذیتم میکنه آخرم می یما ولی خون به جیگرم میکنه

تو راه پله بچم داره گریه میکنه

برو

الکی حرص نخور محل نده بچه بگیر آروم کن

حسنا

خوبی

نه بحث شده رفت?

شوهرش بیرون بود الان اومد اونم رفت

کجا رف

من ک نفهمیدم زیاد حرف ژدین

آره رفت پیش شوهرش

نمی دونم کی میاد

اها

پاسخ به

نمی دونم کی میاد

برده بود ارایشگا بچه رو اونم موتور میخاسه سوار نکرده با گریه اومد

گف بچه رو بشورم بعدش میریم بیرون فک کنم مخش جابجا شده

خدا شکر

من دعوا کردم? رو بغلش خوابیدم داشت چای می‌خورد گفتم میخوام بغلت بخوابم گف چای میریزه من گفتم بریزه میخوام بغلت باشم بعد از عمد چای دارچین داغ ریخت رو سرم? گریه کردم ?

پاسخ به

میگه تو شعور نداری اگه تو آرزوته بیرون بری من بیرونم آرزومه خونه باشم گفتم میزاشتی سرکار برم ک جفتمو...

حسنا شوهر منو تو خیلی اخلاقاشون مث همه?

اکثرا اینطورن

پاسخ به

من دعوا کردم? رو بغلش خوابیدم داشت چای می‌خورد گفتم میخوام بغلت بخوابم گف چای میریزه من گفتم بریزه ...

?وای

پاسخ به

حسنا شوهر منو تو خیلی اخلاقاشون مث همه?

عه؟