The chronograph is started when the event is seen and stopped when it is heard. The chronograph seconds hand indicates the distance from the event on the telemetric scale. Telemeter: on account of most replica watches using a telemeter scale, best rolex replica Three different views from three different continents on the finalists in the Chronograph category at this years Grand Prix d . Audemars Piguet Replica Uk omegasphereco uk.

......

2 عضو

پاسخ به

بخدا بعضی زنا عینهو عروسکن، شوهرشون میره میفته با یه میمون

ارره دقیقا کاری یه زشتی و قشنگی نداره اصلا

1401/04/02 01:10

پاسخ به

بخدا همینو بگو

فیلم صداقت سیز میبینید؟ در مورد خیانته، یه بار شوهرم داش همرام نگاه می‌کرد گفتم شوهرش خیانت کرده، باید زنه بره همه گوهی بخوره حالش جا بیاد، مردی که خیانت میکنه جوابش خیانته، اونم بری با یه آشناش که تا آخر عمر سرش تو *** بره

1401/04/02 01:12

پاسخ به

انگار دزدکی و مال حروم کثافت کاری بیشتر مزه میده بهشون

خدا لعنتشون کنه

1401/04/02 01:12

پاسخ به

یهو لباس پوشید گفت این از طرف کسیه فرستاده زندگیمون نابود کنه دیدم داره کار به جاهای باریک میکشه گفت...

دیگه یهو باز فردا زنه پیام داد گفت نگاه پیاماش فرستاد گفتم مگه نگفتم بلاک گفت تو بلاک لیستمه ولی پیامش میاد واسم اس داده بود بهش

1401/04/02 01:15

که خوب ابرومو جلو زنم بردی اخرشم گفته بود ازت خوشم اومده بیا ببینمت

1401/04/02 01:16

?

1401/04/02 01:16

زنگ زدم گفتم میگما به ای دوست دخترات بگو هی از چتاتون نفرستن واسه من فهمیدم ولویی هستین

1401/04/02 01:16

من شوهرم مغازه داره، یه فروشنده داش ازش متنفر بودم، شایدم خوب بود ولی یه حرکت کرده بود از چشمم افتاد، زنگ زدم مغازه ضیفه گوشی روم قطع کرد، از اون موقع بدم اومد، از پیش شوهرم رف، رمز شوهرم یواشکی داشتم، دیدم واسه شوهرم کیلیپ فرستاده، هیچی نگفتم، فردا شوهرم فرستاد واسه من، گفت اینا چیه میفرستی آدم عصبی میشه گف تو گروه فرستادن، چک وپوزم رفت تو هم، عصرش پریدم بهش فلانی فرستاده بعد میگی گروه، گف چون حساس بودی دروغ گفتم، خلاصه فردا شب رفتم سر گوشیش دیدم پیامش داده جز مسئله کاری به من پیام نده، خانومم دیده شر بپا کرده ممنون

1401/04/02 01:17

پاسخ به

زنگ زدم گفتم میگما به ای دوست دخترات بگو هی از چتاتون نفرستن واسه من فهمیدم ولویی هستین

افرین خوب گفتی بهش

1401/04/02 01:18

پاسخ به

من شوهرم مغازه داره، یه فروشنده داش ازش متنفر بودم، شایدم خوب بود ولی یه حرکت کرده بود از چشمم افتاد...

بعضیا میگن خیانت رو نباید به روشون بیاری چون روشون باز میشه دیکه راحتتر انجام‌میدن ولی من موافق نیستم با نظز

1401/04/02 01:20

پاسخ به

زنگ زدم گفتم میگما به ای دوست دخترات بگو هی از چتاتون نفرستن واسه من فهمیدم ولویی هستین

دیگه اینو که گفتم سراغ اون نرفت

1401/04/02 01:20

پاسخ به

الان پاکه؟

اره

1401/04/02 01:20

تازه من یکسال یلد عروسیم یکماه رفتم قهر فرداشم دنبال طلاق کارم گریه بود

1401/04/02 01:21

پاسخ به

اره

چند وقته گذشته از این‌اتفاقا؟؟

1401/04/02 01:21

یه شب دوستم زنگ زد گفت خوبی گفتم اره

1401/04/02 01:21

دیگه چیزی ندیدی ازش؟؟

1401/04/02 01:21

گفت رابطت خوبه گفتم اره گفت یه چیز بگم قول بده عصبی نشه گفتم چیه گفت دیشب شاهچراغ دیدمش بهم میخواست شماره بده محل نزاشتم رفتم بعد اومد گفتم سلام خوبین خانواده خوبن خانمتون نمیبینم رنگش پریده گفتم بهش بگین دلتنگشم یا روز قرار بزاره ببینمش

1401/04/02 01:23

پاسخ به

چند وقته گذشته از این‌اتفاقا؟؟

دوسال

1401/04/02 01:23

پنج ساله ازدواج کردم

1401/04/02 01:23

پاسخ به

گفت رابطت خوبه گفتم اره گفت یه چیز بگم قول بده عصبی نشه گفتم چیه گفت دیشب شاهچراغ دیدمش بهم میخواست ...

?

1401/04/02 01:23

پاسخ به

گفت رابطت خوبه گفتم اره گفت یه چیز بگم قول بده عصبی نشه گفتم چیه گفت دیشب شاهچراغ دیدمش بهم میخواست ...

نمیدونسته دوستته یعنی؟؟

1401/04/02 01:23

پاسخ به

گربه رو دم حجله کشتی پس

همچینم دم حجله نبود تازه یه بارشم داش تو تراس با یکی حرف میزد یواش رفتم پشت سرش گفتم با کدوم *** ای حرف میزنی هرزه ای زن داره

1401/04/02 01:24

پاسخ به

من شوهرم مغازه داره، یه فروشنده داش ازش متنفر بودم، شایدم خوب بود ولی یه حرکت کرده بود از چشمم افتاد...

خوشحال شدم، یه چند هفته پیش تو خونه دراز کشیده بودم، استراحت هم بودم، مامانم پیشم بود، یه کیلیپ عشقی واسه شوهرم فرستادم، یه استیکر فرستاد فدات عزیزم زیر استیکره ریز نوشته بود سمیه، وای دنیا رو سرم خراب شد، پیام دادم فلانی چرا باید واسه تو استیکر بفرسته، گفت به قرآن من ندیدم، مگه فقط اون سمیس از این حرفا، کشیدم دختره سینه فحش، گفت جون مامانم من با کسی نبودم نیستم، گفت با من حرف نزن، مادرش عزیزترینشه، گفت ارواح بابام من با کسی نیسم والا من اصن اسنیکرو ندیدم اسمش، اومدش خونه،قسم خورده بود باورم شد، چون شوهرم خیلی معتقده، چشاش کاسه خون منم دست و پام یخ، پرید بهم تهمت بهم زدی، قرآن بالا سرم بود گفت به همین قرآن تا صبح نکشم اگه با کسی باشم، دیگه آروم شده بودم، دعوامون شده بود، ولی دلم قرص شد، تا چند روز باهم حرف نمیزدیم

1401/04/02 01:24

بعد اومد دعوا گفتم منو دوس داری یا این گفت این دوازده شب جمع کردم رفتم توخیابون زنگ زدم خواهرش بردنم خونشون

1401/04/02 01:25

پاسخ به

بعضیا میگن خیانت رو نباید به روشون بیاری چون روشون باز میشه دیکه راحتتر انجام‌میدن ولی من موافق نیست...

اتفاقا باید بگی، نگی بیشتر انجام میدن

1401/04/02 01:25