والله اون میبینه ک سمیه ب هر دری میزنه ک پول ب دست بیاره و خرج نمیکنه حتی واسه مریضی بچش سوع استفاده میکنه اون طفل معصوم چ گناهی کردهک 6 ماهه داره مریضی میکشه
1401/07/15 18:48
//= $member_avatar ?>
بخدا زهرا واسه من کار گیر اومد برجی 10 تومن میداد بخاطر یه حرف حامد نرفتم گفتم *** خودش پاره بشع بهتره من برم اینهمه زحمت بکشم بچم اذیتکنم ک حامد و ننش پیشرفت کنن صد سال سیاه خودمو اذیت نمیکنم
1401/07/15 18:49
//= $member_avatar ?>
خودش بره کار کنه تا پاره بشه
1401/07/15 18:50
//= $member_avatar ?>
افرین اگه مرد قدردان باشع کار خوبه ولی بعضی حرفاشون ادمو میسوزونه میگه بزار *** پاره شه
1401/07/15 18:53
//= $member_avatar ?>
سمیه خیلی اسون میگیره منم بجا شوهرش بودم لنگ بالا لنگ مینداختم کار نمیکردم
جوشکار میگه ده روردیگه در و پنجره تحویل میدم ینا میگه تا در نزاری نمیام برا سرامیک ماشینش و خواهر شوهرم لازم داره هنوز ماشین مون تو رنگ آمیزی دیگه از کجا بگن
1401/07/15 18:57
//= $member_avatar ?>
فردام باید برم دادگاه
1401/07/15 18:57
//= $member_avatar ?>
زهرا اگه زنده بمونم تا تموم شدن این خرابشده
1401/07/15 18:57
//= $member_avatar ?>
چشم به هم بزنی خونه تموم میشه
1401/07/15 19:02
//= $member_avatar ?>
ولی بی وسیله بودن سخته
1401/07/15 19:02
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
زهرا اگه زنده بمونم تا تموم شدن این خرابشده
نگو اینجوری انشالله هزارسالگیت
1401/07/15 19:02
//= $member_avatar ?>
میدونی زهرا هیچکس از زندگی کسی دیگ خبر نداره تازه چند روز پیش دعوامون شد 1 هفته ای میشه تقریبا
1401/07/15 19:28
//= $member_avatar ?>
گوشیمو شکست
1401/07/15 19:28
//= $member_avatar ?>
محمد استرس گرفت انگار داشت از حال میرفت
1401/07/15 19:28
//= $member_avatar ?>
خیلی هم منو زد مادرم از خونه بیرون گرد
1401/07/15 19:29
//= $member_avatar ?>
دیگ گفتم من کاریش ندارم چرا پسرم مریض بشه اون استرس بگیره بعد اینا تو ایندش تاثیر میذاره شما خبر نداری که من آسون گرفتم یا سخت یروز تا اسم کار اوردم مث سگ گرفت منو بخدا پول گوشیم ال سی دیش درس کرد گفتم پولت یارانه میدم آشنا بود درسش کرد?
1401/07/15 19:31
//= $member_avatar ?>
دیگ منم بخدا خسته شدم حوصله ندارم بزار خوش باشه
منم با محمد میگذرونم اینم دنیای من و قسمت منه بلاخره