حتما درست میکنه عزیزم شما این همه سرگذشت موفق رو بخون و مطمئن باش یه روز هم شما مینویسی بقیه بخونن

پاسخ به

حتما درست میکنه عزیزم شما این همه سرگذشت موفق رو بخون و مطمئن باش یه روز هم شما مینویسی بقیه بخونن

میگم میشه سرگذشت اینجابفرستی

از کجا بخونم چه برنامه ای

میشه برام بفرستین

فک کنم گروه تلگرامه

آهان تلگرام ندارم وصل نمیشه

پاسخ به

میگم میشه سرگذشت اینجابفرستی

زیاده کانال تلگرامه

فاطمه اینجایی چن هفته شدی

فقط تو گروه تلگرام میتونم سرگذشت بخونم برنامه ای دیگه نیس

سلام میشه منا ببرید تو کانال سرگذشت سرکلاژیها

سلام دوست گلم
لطفا مشخصات تون کامل بنویسید
اسم : شادی
سن : 36
شهر: رشت
تعداد بارداری : 4تا
تعداد سقط وهفته های سقط : 3تا زایمان زودرس
اولی 17هفته .
دومی 22هفته با سرکلاژ واژینال
تعداد کورتاژ: 3بار
آزمایش انعقادی و ایمنی : یه آزمایش جزئی دادم بدون مشکل بود
هیستروسکوپی پیش کدوم دکتر:  زیبا ظهیری
زمان سرکلاژ شکمی : تیرماه 1400

اگه باردارین چند هفته اید : 36
تاریخ بارداری: اردیبهشت 1401
تاریخ زایمان: آذر30 1401
استراحت تون در چه حد؟
بارداری ناموفق اول استراحت نداشتم
بارداری ناموفق دوم استراحتم تقریبا مطلق
بارداری نا موفق سوم استراحتم کاملن مطلق مطلق درحد لگن گرفتن بود
نام دکتر؟ از طریق سزارین یا لاپاراسکوپی؟
دکتر زیبا ظهیری از طریق لاپاراسکوپی
        _______
سقط =
هرسه بارداری سونو آنومالی بهم گفتن فانل شدم ‌وطول سرویکس پایینه وبعدش بدون درد کیسه آبم پاره میشد
‌       ______
بعد سقطم =
کلی دکتر رفتم همشون معاینه کردن چند نفری گفتن باید آنقدر حامله بشی تا یه بچه برات بمونه یا اینکه بری رحم اجاره کنی یه مدت دنبال رحم اجاره بودم که تصمیم گرفتم برم پیش دکتر ظهیری که یکی رو معرفی کنه برای رحم اجاره که شرایطم گفتم که گفتن نه با سرکلاژ شکمی هم یه امتحان بکن که اگه جواب نگرفتی اونوقت رحم اجاره کن که نامه زدن هم هیستروسکوپی شدم وهم سرکلاژ شکمی انجام دادم که خودم شرایط زودتر بارداری رو نداشتم که بخوام اقدام کنم بعد 11ماه اقدام کردم با دارو لتروزل دوقلو باردار شدم
           _____
قبل از بارداری =
خودم فقط فولیک اسید میخوردم وویتامین ,Dوشوهرمم یه سری ویتامینا خودش می‌گرفت میخورد
            _____
دردها=
سه ماه اول درد کمر داشتم (قسمت پایین ،بالای باسن ) و گاهی درد زیر شکم داشتم که اونم خداروشکر با استراحت رفع میشد در انقباض زیاد نداشتم چون آب زیاد میخوردم فقط یکبار هفته 28دردبدی از داخل رحم گرفتم که رفتم بیمارستان آزمایش عفونت دادم نداشتم ودستگاه گذاشتن که خداروشکر انقباض نبود گفتن بچه‌ها بریچه شدن به رحمت فشار میارن که اونم بعد چند روز خوب شدم با یکبار استفاده کردن از شیاف ایندومتاسین
         _______

یبوست =
از هفته 20یبوست گرفتم که اونم گاهی با خوردن روغن زیتون وشربت لاکسی ژل که گاهی آخر شب یا صبح زود ناشتا 2قاشق میخوردم تاآخر بارداری خوب شدم
         _______
سه ماه آخر همش معدم ترش میکرد و سوزش داشت که فقط با خوردن قرص پنتوپرازول 20خوب میشدم
            ____
استراحت نسبی =
استراحتم تو بارداری نسبی بود دکترم گفته بود میتونی کاراتو انجام بدی

میگفت فقط سنگین برنداروخم وراست نشو دکترم هر سری بهم امید میداد می گفت امکان نداره باز بشه کاملا بسته هست .دکترو وسونووآزمایش خودم رفتم  ،سرویس فرنگی رفتم ،حموم از زمان مثبت شدن تا آخر دو هفته یکبار رفتم (حدودا بیست دقیقه طول میکشید ) رو صندلی مینشستم ،شوهرم منو میشست شیب ندادم چون دوقلو بودن شکمم خیلی سفت میشد و بدجور میکشید و گاهی تنگی نفس میگرفتم برا همین اصلا نتونستم شیبو تحمل کنم و نزاشتم ، تو خونه هرروز چند بار بلند میشدم قدم میزدم، ناهارمو خودم گرم میکردم میوردم، صبحانه آماده میکردم میوردم،
از بعد 10 هفته غیر از دکتر و سونووآزمایش هیچ جا نرفتم فقط جمعه ها گاهی با ماشین میرفتم یه دوری میزدم زودم برمیگشتم خونه وگاهی خونه خواهرم میرفتم که اونجا هم درازگش بودم همش
صبحانه ناهار شام نشسته میخوردم و از28هفته هم چون دردکمی گرفته بودم چندبار درازگش غذا خوردم وقتی هم  سر پا میموندم اذیت میشدم برا همین سعی میکردم کمتر بلند بشم ولی دستشویی زیاد میرفتم
             _____
سرگرمی =
از گوشی فیلم دانلود میکردم وتو گوشی بازی ریخته بودم سرگرم میشدم
         _____
اصلاح =
از اصلاح بدن هم دو هفته یکبار پایین تنه رو روی تخت همسرم اصلاح میکرد
           _____
انقباض=
خداروشکر نداشتم
          _____
قند خون =
تو هفته 15آزمایش دادم ناشتا 97بود که دکتر گفت لب مرز ودوباره هفته 28آزمایش گلوکز دادم گفت قندت کمی بالا که فرستاد دکتر غدد ودکتر غدد یه سری رژیم غذایی داد برنج ونون کم کردم وبدون دارو قندم بهتر شد تا هفته 34

عفونت =
هرسری آزمایش ادرار میدادم عفونت نداشتم تو بارداری هم عفونت واژن نگرفتم اصلا چون گاهی خودم با آب وسرکه میشستم وخوب خشک میکردم
      ________
ریه =
آمپول بتا چون قندداشتم دکترم گفت نزنی بهتره ممکنه بره بالا که نزدم اصلأ
        ________
طول سرویکسم=
قبل عمل شکمی خیلی کوتاه بود ولی بعد عمل شکمی و در طول بارداری زیاد تر شد ونرمال بودش
       
         _______
سونو هایی که رفتم :
سونو قلب  .  7 هفته
سونو ان تی .  12 هفته
سونو آنومالی. 19هفته
سونو وضعیت .28 هفته
سونو کالر داپلر.  35هفته
        ________
آزمایشات:
آزمایش بتا و چکاپ کامل. 7 هفته
آزمایش غربالگری ان تی و چکاپ .12 هفته
آزمایش چکاپ .15هفته(کشت ادرارو قند وتیروئید)
آزمایش چکاپ .27 هفته
       ________
داروها =
شیاف پروژسترون 400شبی 1=از هفته 8 تا آخر

آنوکساپارین 6هزار=هرروز از هفته 8 تا آخر (تا ده روز بعد زایمان باید استفاده بشه 
آهن (فیفول )روزی 1=از هفته 15 تا آخر
کلسیم(کلسی کر )روزی 1 =از هفته

15 تا آخر
پرناتال (پرگمام) روزی 1=از هفته 15 تا آخر
دوفاستون روزی 1=از هفته 16 تا 36 بیوگرافی کامل از خودمو نوشتم براتون انشاالله که خدا دامن همه آرزومندان رو سبز بکنه منم چند روز دیگه وقت زایمانم برام دعا کنین که دختر وپسرم صحیح سالم بغل بگیرم
راستی در طول بارداری طول سرویکسم ثابت موند همون 32از اول بارداری بود تا آخر بارداری
حتما برا هم دعا کنیم
دوستتون دارم

این یکی از سرنوشتهاست

اگر یادم نره هر روز یکی دو تاش رو براتون میفرستم

مرسی عزیزم

سلام دوست گلم
لطفا مشخصات تون کامل بنویسید
اسم : فاطمه
سن : 35
شهر: تبریز
تعداد بارداری : 2 تا
تعداد سقط وهفته های سقط : 1 تا زایمان زودرس
هفته 22بدون سرکلاژ واژینال
تعداد کورتاژ: 1 بار
آزمایش انعقادی و ایمنی : دادم که مشکل غلظت خون داشتم که دکترم گفت تو بارداری باید انوکسا و آسپرین داشته باشی
زمان سرکلاژ شکمی : دی ماه 1400
تاریخ بارداری: اسفند 1400
تاریخ زایمان: آبان ماه 1401
استراحت تون در چه حد؟
بارداری قبلی اصلا به هیچ عنوان استراحت نداشتم سرکار میرفتم و فشار کاری خیلی زیادی داشتم و اینکه محل کارم 35تا پله داشت ومن هر روز چند بار به خاطر سرویس بهداشتی بالا پایین میرفتم
بارداری موفق دوم استراحتم نسبی و تا هفته دهم سرکار رفتم بعدش مرخصی گرفتم
نام دکتر؟ از طریق سزارین یا لاپاراسکوپی؟
دکتر حیدری از طریق لاپاراسکوپی
        _______
سقط =تو بارداری قبلی تقریبا دو هفته قبل من ترشحات غلیظ آبکی و‌کشدار داشتم که به دکترم که گفتم جدی نگرفت که بعدها فهمیدم همون دفع موکوس بوده قبل اون هم اصلا طول سرویکس تو سونو ها برام ننوشته بوپ برا سونو آنومالی که هفته 21رفتم طول سرویکس 35و دهانه رحم بسته بود یه هفته بعد آنومالی یه شب من درد زیر شکم داشتم که به صورت مرتب میومد و ول میکرد فکر کردم حتما چیزی خوردم به خاطر اون باشه صبح که بیمارستان رفتم گفتم دهانه رحم سه میل باز شده و طول سرویکس 27دوسه روز که بستری شدم دکترم اومد و گفت باید خونه رفتی مطلق مطلق بشی همون روز که مرخص شدم عصرش کمر درد خیلی شدید گرفتم و خونریزی کردم که تا رسیدم بیمارستان و گفتن دهانه رحم کاملا بازه و باید زایمان کنی ،اصلا باورم نمی شد که میخوام بچم رو از دست بدم ...
‌      موقع زایمان دکتری که بالاسرم بود گفتش که نارسایی دهانه رحم داری بعدی رو باید سرکلاژ بشی ______
بعد سقطم =
ده روز که از سقطم گذشته بود دنبال دلیل میگشتم در مورد سرکلاژ کلی مطلب خوندم تا اینکه تو نی نی سایت با نسترن و بانو جان آشنا شدم که با واژینال جواب نگرفتن و شکمی کردن خیلی فکرم رو درگیر کرده بود که نکنه منم با واژینال جواب نگیرم بعد یه ماه که گروه تلگرام و واتساپ سرکلاژ شکمی آشنا شدم نزدیک ترین دکتری این عمل رو انجام میداد دکتر حیدری بود دو‌ماه بعد با جواب ازمایشای ایمنی و انعقادی پیشش رفتم با دست که معاینه کرد و گفت دهانه رحمت نسبتا کوتاهه و دوتاش هم جواب میده ولی خیلی اصرار کردم که دیگه نمی خوام بچه دیگه رو از دست بدم و ایشونم قبول کردن و 15دی 1400شکمی شدم .تو این مدت افسردگی گرفته بودم و تو تنهایی هام خیلی گریه کردم

ولی ته دلم میگفت این دفعه بچت رو بغل میگیری .بعد عمل دکتر حیدری گفت میتونی اقدام کنی ولی بهتره وزنت رو کم کنی از دی ماه شروع کردم به رژیم گرفتن تا اسفند‌14کیلو کم کردم .تو رژیمم برا اینکه میخواستم زود باردار شم اصلاح سبک کردم سردیات رو خیلی محدود کردم هر شب تخمدانها و رحمم رو با روغن سیاه دانه ماساژ میدادم سر موقع می خوابیدم پیاده روی سبک و شیرینی جات و فست فود رو کلا حذف کردم و همیشه گرمیجات میخوردم خیلی رعایت میکردم هم خودم و هم همسرم .تو بارداری قبلی که به شدت کم خون بودم از طریق عرقیات و طب سنتی خدارو شکر رفع شد _____ قبل از بارداری =
پرناتال (پرگمام)، آهن ، D3
اسید فولیک، کلسیم، اینوفولیک میخوردم .
همسرمم قبل از اقدام ،
ویتامین e ، ال آرژنین،
  ال کارنیتین و‌عرق کاسنی و بادام استفاده میکرد. که شکر خدا بعد دوماه از عملم با اولین اقدام تو اسفند ماه باردار شدم بعد مثبت شدن دیگه وزنم رو کنترل نکردم بارداری قبلی که تا روز زایمان ویار داشتم ولی این سری هفته 13کلا ویارم خوب شد و هر چه قدر میخوردم اصلا سیر نمیشدم _____
دردها=
تا ده هفتگی که سرکار میرفتم درد پریودی داشتم مخصوصا که مجبور بودم مدت زیادی بشینم فشار روی سرکلاژم بیشتر بود درد پریودی و کمر درد داشتم تا چهار ماهه اول که هر وقت تو گروه میپرسیدم همه هفته های بالایی داشتن ولی اب روزی 3لیتر میخوردم برای جلوگیری از انقباض خیلی خوب بودهم بود به هفته سقطم که نزدیک میشدم استرسم بیشتر میشد ولی اون هفته استراحتم رو بیشتر کردم با اینکه درد زیاد داشتم ولی به خیر گذشت.
تا 25هفتگی با اینکه هفته ها زیاد بود ولی تقریبا خوب بود ولی سخت ترین هفته های من همون 26تا30بود که واقعا سخت و دیر گذشت به خاطر سنگ کلیه و فشار خونی که تو بارداری پیدا کردن تو این مدت تنها نموندم خانواده بهم سر میزدن تا زیاد فکر نکنم

از 31 تا 34 خیلی سریع و راحت میگذره هم‌سرگرم خرید بودم و هم امیدم خیلی بیشتر شده بود
هفته های پایانی هم هر چه قدر به زایمان نزدیک میشی حس خوبی داره و تحمل کردنش خیلی راحته
         _______
یبوست =
تو این بارداری اصلا یبوست نکرفتم‌ اکثرا همسرم غذاهای آبکی درست میکرد که هضم کردنش راحتتر باشه مخصوصا بعد 26هفتگی به خاطر کنترل وزنم و فشار خون بیشتر وعده های غذایی سوپ و آش  اینا بود با میوه جات         _______
فشار خون
تا هفته 25بارداری خیلی غذا میخوردم و اصلا سیر نمیشدم هر ماه نزدیک 5کیلو اضافه میکردم که باعث فشار خون بارداری شد دکترم گفت با این وضع ممکنه مسمومیت بارداری بگیری برا همون قرص میتل دوپا رو برا برای

کنترل فشار خون شروع کردم که از هفته 34بارداری از یه عدد به سه عدد در روز رسوندم و نمک غذا رو کلا حذف کردم هر دوهفته یکبار آزمایش دفع پروتئین داشتم که خدایی نکرده مسمومیت بود کنترل بشه اینارو نوشتم بگم که حتی مشکل نارسایی رحم هم نداشتیم بازم ممکنه یه موردایی تو بارداری پیش بیاد که قابل پیش بینی نیست ولی باید همون موقع هم به فکر پیشگیری بود.
            ____
استراحت نسبی =
استراحتم تو بارداری نسبی بود برای دستشویی فرنگی خودم میرفتم،هفته آی یه بار حموم میرفتم رو همون توالت فرنگی مینشستم به کمک همسرم ده دقیقه ای حموم میکردم ،خودم صبحونه آماده میکردم ،غذا گرم میکردم ولی به هیچ عنوان کار خونه نکردم غذا نپختم همیشه دراز کش بودم یه تخت هم تو پذیرایی گذاشته بودیم که تلویزیون هم ببینم همسرم تنها نباشه آب که میخوردم چند قدمی تو خونه راه میرفتم ولی همیشه دراز کش بودم
             _____
سرگرمی =
بعد 10هفتگی که مرخصی گرفتم به غیر از سونو و آزمایش هیچ جا نرفتم تا 32هفتگی ،میخوابیدم،فیلم میدیدم با پچهای گروه چت میکردم تلفنی صحبت میکردم ولی اکثرا با فیلم مشغول میشدم اینم بگم که روزایی بود از دلتنگی ،تنهایی گریه هم میکردم مخصوصا روزای بلند تابستون ولی همیشه خودم رو امید میدادم با هر حرکت و ضربه نی نی میگفتم این روزها هم میگذره ...
         _____
اصلاح =
از اصلاح بدن هم همسرم کمک میکرد و هم اینکه رو توالت فرنگی هم خودم اصلاح میکردم
         ______
عفونت =
هر ماه دکتر برام آزمایش ادرار مینوشت که مثبت میشد
قرص  سفکسیم 400 میخوردم و از پماد کلوتریمازول استفاده میکردم
      ________
ریه =
27هفته هفته 6 تا آمپول بتامتازون برای ریه زدم .سه تا تو یه سرنگ سه تا دیگه هم 24 ساعت بعدش زدم.
30 هفته هم باز همون طور .سه تا یاداور زدم
        ________
طول سرویکسم=
هر سری که دکتر برام مینوشت تو سونو از اول تا آخر ثابت 34بود
         _______
وزنم =
بعد باردار شدن اصلا کنترل نکردم خیلی میخوردم و سیری اصلا نداشتم به خاطر وزن زیاد فشار خونم داشتم تو بارداری
         _______
سونو هایی که رفتم :
سونو قلب  .  8 هفته
سونو ان تی .  12 هفته
سونو آنومالی. 17 هفته
سونو آنومالی .24 هفته
سونو وضعیت .30 هفته
سونو بیوفیزیکال . 32 هفته  ________
داروها =
شیاف پروژسترون 400شبی 1=از هفته 8 تا هفته 17
آنوکساپارین 4000 =هرروز از هفته 8 تا آخر
آسپرین 80 یکی=از هفته 8 تا هفته 32
اسید فولیک 1 میلی =(از قبل بارداری تا هفته 14)
میتل دوپا از هفته 26تااخر
ویتامین d3 1000(سه تا در هفته)= از هفته 13 تا 34
آهن (فیفول )روزی 1=از هفته

13 تا آخر
کلسیم(کلسی کر )روزی 1 =از هفته 13 تا آخر
پرناتال (پرگمام) روزی 1=از هفته 13 تا 30به علت اضافه وزنم دکترم قطع کرد
پرلوتون 500 ده روز یکبار =از هفته 17تا3
ایزوکسپرین فقط هفته 22به علت دردی که داشتم
اینم از بیو گرافی من امیدوارم تمام چشم انتظارا وباردارا به زودی نی نی بغل بشن?

من یه سوال مهم دارم
اینهمه دارو واسه سرکلاژ شکمی؟
واسه سرکلاژ واژن دکترم فقط بهم بعد 20 روز استفاده از شیاف، هفته ای یه بار آمپول پرولوتون 250 داد
چرا اینقدر زیاد دارو میدن؟

یه سوال
کسی اصفهانی هست؟
بعد از سرکلاژ شکمی که باردار بشیم بریم زیر نظر کدوم دکتر بهتره؟

پاسخ به

من یه سوال مهم دارم اینهمه دارو واسه سرکلاژ شکمی؟ واسه سرکلاژ واژن دکترم فقط بهم بعد 20 روز استفاده ...

عزیزم این داروها ربطی به اینکه شکمی هستن نداره من خیلی بیشتر از این داروها رو برای سرکلاژ واژینالم داشتم اما برای شکمی داروهام کمتر بود دکترها احتیاط میکنن که دیگه این همه زحمت کشیدیم عمل شکمی کردیم خطر به جون خریدیم به خاطر کمبود دارو اتفاقی نیفته برای همین اکثرا فول دارو جلو میرن

پاسخ به

عزیزم این داروها ربطی به اینکه شکمی هستن نداره من خیلی بیشتر از این داروها رو برای سرکلاژ واژینالم د...

آره واقعا درسته
منم همش فکر میکنم کاش اینهمه دارو رو واسه سرکلاژم میداد. شاید همچین اتفاقی نمی افتاد???

سلام