همرفیق

3 عضو

پاسخ به

فردا رزا رو میخوان ببرن سینما

عاااخی
دخملی

1401/08/14 23:17

پاسخ به

علی میگفت انتحاری نزنن تو سینما ?

??امنیت روانی نداریم بخدا

1401/08/14 23:17

پاسخ به

علی میگفت انتحاری نزنن تو سینما ?

نزاربرع عاطی توروخدا

1401/08/15 07:11

پاسخ به

سکوت محضه میگم اصلا کسی حرف نمیزنه ک

گفتم اگههههههه من بودم ? تو رو نگفتم ک

1401/08/15 09:35

پاسخ به

نزاربرع عاطی توروخدا

رفت دیگه ?

1401/08/15 09:35

گزاشتمش مدرسه ک ببرنشون

1401/08/15 09:35

سلاااام

1401/08/15 09:35

پاسخ به

سلاااام

سلام گل گلاب عرق بید مشکککک

1401/08/15 23:13

پاسخ به

چرا انقد ب این خندیدم من

چون خنده دار بود ???

1401/08/16 07:49

بچه ها

1401/08/16 07:49

شما حالتون خوبه؟

1401/08/16 07:49

من خیلی نگران سعیدم
همیشه آدم سخت کوشی بوده و دنبال رسیدن به اهدافش
الان به شدت میبینم دچار سندرم باکستر شده
و هی داره حرفایی که خودشم میدونه رسیدن بهش چقدر سخته رو تکرار میکنه
ناامیدی رو تو چشاش میبینم
دیشب میگفت دلم پر از درده
دلم واس تموم جوونایی که کشته شدن میسوزه
واس زندگی‌ای نابود شده
ولی دهنمو بستم چیزی نمیگم چون من زن وبچه دارم
منو ببرن تکلیف شما چی میشه
??

1401/08/16 07:52

واقعا عاقبت ما چیه؟

1401/08/16 07:53

پاسخ به

شما حالتون خوبه؟

نچ

1401/08/16 12:17

پاسخ به

من خیلی نگران سعیدم همیشه آدم سخت کوشی بوده و دنبال رسیدن به اهدافش الان به شدت میبینم دچار سندرم با...

هممون همینیم

1401/08/16 12:17

همه از ترس ساکتیم

1401/08/16 12:17

پاسخ به

همه از ترس ساکتیم

جدا چ کردن باهامون?

1401/08/17 08:57

دیروز یکی از سخت‌ترین روزای زندگیم بود

1401/08/17 08:57

ظهر ایلیا از مدرسه اومد ناهار خورد رفت نشست پیش شومینه
منم داشتم ظرف میشستم
یهو دیدم داد میزنه
پشت لباسش آتیش گرفته بود تو ده ثانیه آتیش از شلوارش رسید به بلوزش رسید به موهاش
داشتم میمردم
خودشم فقط داد میزد
سریع بردمش تو حموم شیلنگ ابو گرفتم روش
آتیش خاموش شد

1401/08/17 08:59

بچم از ترس نشست کف حموم
خودم داشتم میمردم از شوک واسترس

1401/08/17 08:59

تمام پشت کمرش سوخته

1401/08/17 08:59

خدا چ رحمی کرد بهمون

1401/08/17 08:59

بچم جلوی چشمم گر گرفت

1401/08/17 08:59

?????

1401/08/17 09:00

چرا نیستید هیچوقت

1401/08/17 09:01