پاسخ به مگه میشه برادر دوست نداشت ولی کاری ک تو میکنی زیاده رویه بچهات پس چی خودت چی زندگیت چی
همع تو فامیل ازدواج کردن داداشای من مجرد
هر جا میرقصم میگن ان شالله عروسی داداشت آهم درمیاد
مراسم میشه همه با عروساشون میرقصن من تنها
مامانم میبینه ناراحتم میاد میرقصه باهام
هر هفته داداشام چشم ب راهن ک بچه های منو بازی بدن
اونا نباید چشم انتظاره بچه من باشن
قورمه سبزی میپزم علی میاد جلو چشمم
واویشکا میپزم محسنمون میاد چشمم
علیمون مریض شده یهویی تا اخر عمرش باید هر ماه بره بیمارستان بستری بشه درمانم نداره
مریضی رو جهان پیدا کردن ولی داروشو نه
و خیلی چیزا دیگ
1402/03/31 01:42