محمدم هی حرف میزد ک اریا ساکت شه خخخخخ

پاسخ به

همین اسمو قبول کن اسمشو بلد نیستم

خب پس همینه فقط مخفیشو فهمیده بودم?

پاسخ به

خب پس همینه فقط مخفیشو فهمیده بودم?

خخخخخخ

پاسخ به

برقکاره ک اومد اریا ک یخش باز شد یهو گف عمو بابا ب مامانم گل خلید بغچلش کرد گف ببخید بوسش کرد

وای من???

آبروتونو برده بچه?

اره انقد بعد ک رفت خندیدم

دیگ جلو بچه نمیشه کاری کرد حرف زد

همون ماشالله حواس جمعن

اره حالا با گوشی بازی میکردا

زهرا میگم نکنه همتا ب پا عادت کرده تا میذارم جاش بیدار میشه

من آنیا رو تو روز هرزگاهی کوتاه میزارم رو پام ولی موقع خواب شب از اول عادت ندادم
یه لحاف تشک مختص شب داره میندازم براش خودش میفهمه آهنگ میزارم میخوابه خودش

پاسخ به

نمیدونم فکر نکنم دندون درنمیاره

چرا دو سه روزه صبحا سرش داغه

پاسخ به

من آنیا رو تو روز هرزگاهی کوتاه میزارم رو پام ولی موقع خواب شب از اول عادت ندادم یه لحاف تشک مختص شب...

الاهی قربونش بشم خانم رو

دختر بزرگت چ طوره

اسمش چی بود

سلام

چخبر خانوما

بچهاتون در چ جالن

پیشرفتی داشتن

دختر من سینه خیز میره از دیروز هرچی جلوش میاد میخوره?

سلام ایدا جان مرسی من خوبم تو چ طوری

ابولفضل خوبه بزرگ شده ازش عکس بفرس از گندمم

همتا دو سه روزه اذیت کن شده

همتام سینه خیز میره ولی من دائما تمیز میکنم همتا رو ک چیزی نخوره یا پتو بزرگ انداختم زیرش

سلام رقیه جان مرسی همتا و پسرت خوبن