گروه دیدار

12 عضو

ولی مثلا تو هفته یکبار

1401/08/07 18:27

یاشاید یه هفته دو سه بار یه هفته اصلا نرم

1401/08/07 18:27

پاسخ به

اره عزیزم سرکار که میرفتم روزی 4 بار پله هارو بالا پایین میکردم اون باعث شد طی دوهفته طول سرویکسم از...

ولی دلیل اصلی کم بودن و کم شدن طول سرویکس چیز دیگه هستش
و پله و نداشتن استراحت بیشترش میکنه

1401/08/07 18:28

سر پسرت چرا 23 سرکلاژ شدی؟

1401/08/07 18:29

اونم طولت کم بود؟

1401/08/07 18:29

علائمت چی بود؟

1401/08/07 18:31

پاسخ به

ترسیدم چون خونه منم طبقه دومه پله اس من برای دکتر یا بعضی وقتا خرید یه بار میرم پایین پله رو یه بار ...

نه نگران نباش اگه خطری بود دکترت حتما بهت میگفت

1401/08/07 18:47

برای من سر انتی 30 بود
استراحت کردم پونزده هفته رفتم شد 37
اندمالی هم همون بود
32 هفته که رفتم گفت حدود 33 34
طبیعیه ؟

1401/08/07 18:55

از دکتر اومدم بیرون تو خیابون دنبال دزد میکردن منم از همه جا بیخبر وایساده بودم وسط پیاده رو یه دفعه یه دست خیلی بزرگ نشست تو گودی کمرم وهلم داد روشکم افتادم مردم بلندم کردن
دوباره رفتم بالا مطب دکتر گفت یه ساعت بشین بعد یه ساعت به منشیش گفتم دل درد دارم ورون درد گفت چیزی نی
دوساعت طول کشید تا رفتم داخل سونو کنه بعد دکتر بیشعور بهم گفت خوب بچه داره سقط میشه بخاطر ضربه برو خونه حالت بدتر شد بروبیمارستان

1401/08/07 18:55

پاسخ به

برای من سر انتی 30 بود استراحت کردم پونزده هفته رفتم شد 37 اندمالی هم همون بود 32 هفته که رفتم گفت ح...

اره

1401/08/07 18:56

منو میگی دنیا روسرم خراب شد بعد تومطب افتادم لک بینی هی دستمال میزاشتم نگو دهانه رحمم داره باز میشه با حال خراب اومدم پایین شوهرم اونور خیابون بود سوار ماشین شدم زدم رزیر گریه جاری خواهرمم دکتر زنان بود

1401/08/07 18:57

پاسخ به

از دکتر اومدم بیرون تو خیابون دنبال دزد میکردن منم از همه جا بیخبر وایساده بودم وسط پیاده رو یه دفعه...

وا میرفتی بیمارستان یه nstیا سونگرافی میکردن

1401/08/07 18:57

دیگه زنگ زدیم به اون گفت فلان سونو گرافی استاد همه سونوگرافیاس اجیم وشوهرش رفتن ازش نامه اورژانسی گرفتن
بنده خدا زنگ زده سفارشم کرد تا پذیرش شدم گفت دهانه رحم داره باز میشه
دیگه هی تلفنی با منو شوهرم حرف زد ماهم ترسیده بودیم گریه میکردیم خستتون نکنم 12 شب اورژانسی رفتم بیمارستان بستری شدم

1401/08/07 18:59

پاسخ به

وا میرفتی بیمارستان یه nstیا سونگرافی میکردن

بلد نبودم
کسی هم بهم نمیگفت بابا اتفاقی تفتاد باید بری بیمارستان

1401/08/07 19:00

فکر میکردم فقط باید برم مطب دکتر
اطرافیانمم کسی چیزی بهم نمیگفت

1401/08/07 19:00

بعد برا چکاب ماهیانم رفته بودم دکتر

1401/08/07 19:01

دکتر من همون روز اول گفت علامت خاصی داشتی برو فلان بیمارستان بگو مریض منی معاینت کنن

1401/08/07 19:02

بازم خدا بهت رحم کرده

1401/08/07 19:02

مراقب باش

1401/08/07 19:02

دمش گرم

1401/08/07 19:02

ای وای

1401/08/07 19:03

مواظب خودت باش دختر

1401/08/07 19:03

الانه یعنی بیمارستانی ؟

1401/08/07 19:03

نی نی خوبه ؟

1401/08/07 19:03

اره دیگه پسرم نذر امام جواد کردم شب وفاتش بود خیلی گریه کردم
خداروشکر به لطف جاری خواهرم
و امام جواد بچم موند الانم بعضی وقتا بهش میگم محمد جواد
میگه من مهیادم ????

1401/08/07 19:04