خونه مادر شوهر من اینطوریهمنتمیز میکنم جلو چشمم همه چیزاشونو می ندازن اینور اونور رو اوپن پر می کنن، براشون اهمیت نداره کلا سیستمشون اینطوریه ولی خب خیلی هوامونو دارن خیلی وقتا کمکمون بودن ،همینالانش که ما کرمانشاه نیستیم باغمون خودشون جمع می کنن، شب و نصف شب آبیاری باغ می کنن،باغمونم همیشه مار داره، هانا اونجا خیلی شیطنت می کنه میریزه می پاشه اصلا کاری به کارش ندارن ،باهاش مهربونن، بهم احترام میذارن، چیزی نیاز باشه بهمون میدن، اصلا با هم تعارف نداریم، چیزی هم بخوان میگن ، نتونیم میگیم نداریم ولی باشه بهشون میدیم اونا هم همینطورن، آدم اینا رو که میبینه دیگه بدی ها کمتر به چشمش میاد
1403/03/22 18:52