فسقلی های بهاروتابستان 1402

577 عضو

ببین این قد و وزن و اینا الان باب شده ما مادرارم داره دیوونه میکنه از قدیم‌همین بوده یکی بلند بوده یکی کوتاه بوده یک یچاق یکی لاغر یکی پر مو یکی کچل همشونم بزرگ شدن اضصصصلا غصشو نخور

1403/05/02 12:29

قربونت ،خدا حفظش‌کنه به سلامتی عزیزم فارغ بشی ما رو هم دعا کن

1403/05/02 14:00

شبا چ ساعتی میخوابه؟دندون داره در میاره؟
غذاهاش چربن؟قلم میزنی؟
بستنی برا وزن گیری خوبه
ب جای هندوانه موز و انبه بده

1403/05/02 23:24

بچه ها من آزمایش چکاپ کلی داده بودم خداروشکر همه چی بدنم خوب بود در صورتیکه من اصلا تو این مدت مکمل استفاده نکزدم فقط حواسم ب رژیم غذاییم بود حتی شرایط بذنم از قبل بارداریم خیلییی بهتر بود

1403/05/03 12:45

وقتی بریزی میشی دیگ فک‌نکردن چیه😂😂بسلامتی گلم

1403/05/03 15:38

الان دارم آپتامیل شیرخشک خودشو میدم

1403/05/03 17:38

منفی باشه میرم دستگاه ایودی میزارم😩😩😩😩

1403/05/03 20:24

من دو روز پیش زایمان کردم بالاخره😂

1403/05/04 08:27

وای وقت آن تی شد خداروشکر مبارکه 😍😍😍😍😍😍

1403/05/04 08:35

چنگ میندازه ب صورتش

1403/05/04 11:53

سلامت باشی عزیزم❤

1403/05/04 14:11

مدفوع بچتون کی خوب شد از خلطی بلعمی

1403/05/05 12:33

الان برو بگیر قیمت ها رو ببین فقط😂

1403/05/06 16:51

آیا بچه هاتون بعضا دوست داشتن مثلا ی سنگک کامل یا بربری کامل یا یه کمبزه بزرگ کامل بگیرن دستشون ؟

1403/05/07 23:34

یا هرچیزی روکاملشو میخواستن و اگه میخواستن شما چیکار میکردید؟

1403/05/07 23:34

اوفففف مژه قشنگ شیطون بلا
من از دست خواهرشوهرم عاصی ام دیشب زدم بیرون دیگه با خودم گفتم امشب نمیاد بازم اومد نمیدونم چجوری اسم خودشو گذاشته افسرده من واقعا خسته شدم

1403/05/07 23:38

امشب بچه خواهرشوهرم شامشو خورده بعد بلند شده ی نون کامل برداشته دستش تو خونه میچرخه آنیاهم دنبال اون که نون رو بده من منم ی تیکه دادم بهش قانع نمیشد نون کامل رو میخواست اونا میگفتن بیا یکی بهش بده گفتم یعنی چی بچه ی نون بگیره دستش همه جا بچرخه ندادم بهش اوردم خونه خودم مشغولش کزدم دیگه نبردم اونود

1403/05/08 00:29

من خداروشکر کاری نداشتن توبچه داریم😁

1403/05/08 00:46

😃 اوه، من 10 دقیقه بود فکر کنم 24 ساعت اینجا بودن یا ما رو مجبور می‌کردن بریم ،به زور قانعشون کردم باردارم و با هانا این همه راه نمیتونم بیام اذیت میشم.باز هر باز شوهرم که می‌خواد بره یک ساعت باید بهشون توضیح بدیم

1403/05/08 00:51

نه آناهیتا بچه رو تنها به نظرم نباید با باباش فرستاد ، عادت می کنه بعد دیگه ممکنه اصلا بزرگ شد بره بمونه اونجا، بعد دو تربیته میشه خیلی مکافاته

1403/05/08 00:59

منم وااااقعا دل خوشی ندارم مخصوصا اینکه یه خواهرشوهر دارم و تیم خواهرشوهر مادرشوهرم خیلی قوی و بدن ولی همیشه به شوهرم میگه اون دنیا ازشون نمیگذرم حساب کتابم باهاشون اون دنیا چون من حریفشون نمیشم

1403/05/08 01:14

همش مقصر همسرمه

1403/05/08 01:17

افرییییین زیر لفطی چیه اونم‌من نداشتم چرا چون خودم‌نگفته بودم اصلا مگه باید عروس خودش بگه ما سه تا عروس گرفتیم هرسه رو زیر لفظیشونومامانم تو خونه خریده بود قبل ازدواجشون

1403/05/08 01:24

همیشه اعتقاد دارن که ما زندگیمون خوب نیس
ولی زندکی دختراش عالیه

1403/05/08 01:27

ببین هرچی داره یادت میاد بیشتر عصابت خورد میشه بنظر من مشکلت خانواده شوهرت نیستن تو باید اول مشکلاتتو با شوهرت در میون بذاری که اینجوری ازارت میدن تو اینجور مواقع مدیریت شوهرت تو زندگیتون خیلی کمکت میکنه همین که کمتر بری اونجا یا وقتی هم اونجا میری روش تربیتی تو و شوهرت یجور باشه دیگه اونا نمیتونن دخالت کنن

1403/05/08 01:27