فسقلی های بهاروتابستان 1402

577 عضو

اره واقعا خیلی خوبه دوری البته من چندسال باهاشون کامل کنار اومدم و مشکلی نذاشتم پیش بیاد ولی دور بهتره
اولشه ولی الهی شکر هزینشو تا پای سقف هسته تند و تند دیگه تمومش کنن فقط توکاریاش میمونه پکیج و کابینت و کاغذ دیواری و این چیزا ک اونم خدا بزرگه

1403/10/17 04:53

الان افتضاحه😅😅😅

1403/10/17 15:39

خودش هر دفعه میاد لباس مهمونی ب بچه میپوشونه در مورد لباس بچه دیگرون اظهار نظر میکنه بخدا ی بار اتفاقی رفتیم دخترش ی لباسی پوشیده بود بخدا 100 تومن میدادن من نمیخریدم

1403/10/17 22:20

دقیقاً باید جواب داد ،من اصلا حاضر جواب نیستم اما از وقتی بچه دار شدم جواب میدم

1403/10/17 23:52

بهتر
گفت هرچی تحرک داشته باشه تو بدنش پخش میشه

1403/10/18 12:21

از زمان بارداری هامون تا الان خدا خیلی هامونو امتحان کرده
پریسا که مدیر گروه بود همسرش
انیس جان هم صالح قشنگمون
خدا یا به حق این ماه رجب بلا و مصیبت و از هممون دور کنه و به این دوعزیز هم صبر بده 🌿

1403/10/18 15:29

دیدی ب منم بگوخودمم باید میان وعده اضافه کنم ب خوردنام

1403/10/19 15:47

امروز مراسم بود ؟ نمیدونی فردا هست یا نه

1403/10/20 23:17

مگه میشه ناراحت نباشیم پسر تو چه فرقی با بچه های ما داره .هممون مادریم و همدیگه رو درک می‌کنیم.هر لحظه یاد تو میافتم.داغ عزیز سخته خیلی.بازم فدای مهربونیت که تواین شرایط به فکر بقیه هستی

1403/10/21 22:27

والا به مامانم گفتم تو تازه پاتو از گچ باز کردی نیا گفت آخه نمیشه گفتم سختته، راستش بهانه آوردم، مامانم بیاد بچه‌طوریش باشه همه خبردار میشن نمی‌خوام تو دهن عروسا بیوفته داستان درست میکنن اما مادر شوهرم خیلی راز داره و حواسش هست، حالا مامانم گفته شب با بابات میایم حرف می‌زنیم

1403/10/23 17:18

منم تا هشتاد روز خونریزی داشتم رفتم دکتر بلاخره قرص داد پاپ اسمیر گرفت

1403/10/23 17:21

من حتی یک لک هم نداشتم از استرس میزدم هرچی دکترم گفت لازم نداری گوش ندادم تا شب آخر زدم

1403/10/23 17:24

فدات شم گلم ایشالا تو هم به سلامتی زایمان کنی🌸 عزیزم نه من فقط شیاف میزدم

1403/10/23 17:31

اااا راست میگی درست شد

1403/10/23 23:14

دقیقاً سر هانا من اینطوری بودم، هیچ دردی نداشتم اصلا برام عجیب بود دیشب تا قبل از دیشب نمی‌دونستم درد زایمان چیه

1403/10/24 10:52

سلام عزیزم
ب سلامتی تازه دیدم حامله ای
این حاملگیت چطوره؟

1403/10/24 12:50

وقتی میری بیمارستان ملاقات

1403/10/25 13:08

اژ لج منم هروز بچه رو میبره خونه ننش یا میبره طبقه بالا پیش داداشش یا میبره خونه مامانش چیکار کنم

1403/10/25 17:43

الان یک هفته از سرکار میاد مستقیم میره بالا موقع غذا میاد میخوره باز میره بالا یا میره میره بیرون اینم کار شب و روزش بنظرتون چیکار کنم باهاش

1403/10/25 17:44

سلام عزیزم،ممنونم

1403/10/26 08:54

هوراد45بود
15ماهگی رفتم 75بود فک کنم
اتفاقا قدم جبران میشه
الان بالای 80باید باشه

1403/10/26 15:04

بچع سیر نمیشه مجبورم شیرخشک بدم نمیخام شیرخشکی شه

1403/10/26 22:50

قربونت عزیزم 😘 همچنین دختر گلتو

1403/10/27 18:50

اره همش بهونه میگره با شوهرم‌میبریم‌بیرون

1403/10/27 21:45

ازش خوردم توی بارداری
ولی اون موقع چون ویار داشتم از این شربتم بدم میومد به زور میخوردمش الان فک میکنم بدمزس
حالا از شیر بگیرمش بعد ببرم نشون دکترش بدم ببینم چی میگه اگه اوکی داد براش بگیرم
یا میخوره یا میدم شوهرم بخوره🙈

1403/10/27 23:26